من خودم اولین بار تو رستوران دیدمش هرکدوم با خونواده هامون رفته بودیم چهار میز فاصله داشتیم یه جوری نگام میکرد 😂😂 منم میگفت مردک چندش ببین چجور نگام میکنه صاحب رستوران آشنامون بود رفیق اونم بود بعد از اون هربار ما میفرتیم به ایشون خبر داده میشد که ما اونجاییم زرتی پیداش میشد 😂😂😂 بعد چند مدت سماجت و رفت و آمد منم وا دادم و عاشق شدم