امروز صابخونه زنگ زد گفت باید بلند شین تمدید نمیکنم امسال.
شوهرمم دستش خیلی خالیه یه نگهبان ساده ی یه شرکته
رهنمون خیلی کمه باباش هم از کار افتادست هیشکی هیچوقت نتونست کمکش کنه
چند بارم خانواده ها دعواها مون رو فهمیدن.
الان 4 ساله مستاجریم هنوزم بچه نداریم اوضاع اجاره خونه خیلی بد شده.
باورم نمیشه به بابام گفتم ما که اون ور رو نداریم تو یکم کمکمون کن
گفت میخواستی با یه آسمون جل ازدواج نکنی و هر چی زودتر طلاق بگیری به نفعته.
یکم ناراحت شدم که بابام فقط واسه شرایط مالی اینو گغت. خب همسرمم گناه داره.