بچه ها، برادر شوهرم قراره شبا خونمون بمونه، به نظرتون درسته؟ صفحه 3

عضویت: 1399/05/15

تعداد پست: 4099

منم برادر شوهرم می خواس بیاد نذاشتم چون نمی شه اخه ادم معذب میشه .شاید دلمون خواس شب ببخشید س ک س کنیم حموم باید بریم جلوی اون چ طوری بریم حموم..طرف باید خودش بدونه دیگ اینارو

1399/07/07

|

02:02

1 نفر لایک کرده اند ...

mahboooobeh5

عضویت: 1398/12/20

تعداد پست: 16131

اگه سابقه‌ی خوردن وسایل و گاز گرفتنشونو نداره بزار بمونه

آخه این چه حرفیه دختر میزنی!،مگه میخواد چکارکنه! شب فقط میخواد بخوابه!بره هتل آخه!؟

دیگه سیمکارت ندارم😐 توی تاپیکای سیاسی من دیگه حرف نمیزنم🤐🥺🌺🍃🍃درویشی تهی‌ دست از کنار باغ کریم خان زند عبور می‌کرد. چشمش به شاه افتاد و با دست اشاره ای به او کرد. کریم خان دستور داد درویش را به داخل باغ آوردند. کریم خان گفت: «این اشاره های تو برای چه بود؟»درویش گفت: «نام من کریم است و نام تو هم کریم و خدا هم کریم. آن کریم به تو چقدر داده است و به من چی داده؟»کریم خان در حال کشیدن قلیان بود. گفت: «چه می‌خواهی؟»درویش گفت: «همین قلیان، مرا بس است.»چند روز بعد درویش قلیان را به بازار برد و قلیان بفروخت. خریدار قلیان کسی نبود جز فردی که می‌خواست نزد کریم خان رفته و تحفه برای خان ببرد، که از قلیلن خوشش آمد و آن را لایق کریم خان زند دانست. پس جیب درویش پر از سکه کرد و قلیان نزد کریم خان برد. چند روزی گذشت. درویش جهت تشکر نزد خان رفت. ناگه چشمش به قلیان افتاد و گفت:«نه من کریمم نه تو. کریم فقط خداست، که جیب مرا پر از پول کرد و قلیان تو هم سر جایش هست.»🍃🌺🍃 امضامو هفته‌ای یکبار بروز میکنم🤗😍

1399/07/07

|

02:03

9 نفر لایک کرده اند ...

لاک_صورتی

عضویت: 1399/03/10

تعداد پست: 6996

چه اشکالی داره وسیله های شخصیت رو جمع کن

یه معلم مهربونم😍عاشق بچه ها

1399/07/07

|

02:03

1 نفر لایک کرده اند ...

خانوم_آقا_محمد_هستم

مدیر استارتر

عضویت: 1398/09/09

تعداد پست: 4434

نه.فک کن دادش خودته.چرا فک کردی باید حتما یه بحثی میکردی بی خیال بابا خوش باش

یعنی چی بگم بخدا

بگم خدا لعنت کنه جاریمو، نگم، چی بگم

یه جاری دارم همسن خودمه

با خونواده شوهرم مشکل داره

خیلی سعی داره رو منم کار کنه

امشب بهش گفتم علی شبا قراره خونه ما بمونه میگفت وااای من اگه بودم با شوهرم بحث میکردم که چرا مسورت نکرده چه کاریه کرده و این حرفا

با جاریم خوبم اما حس میکنم از دشمن برام بدتره

خدا رو هزاران بار شکر 💕

1399/07/07

|

02:03

1 نفر لایک کرده اند ...

قصیده_۱۹۸۴

عضویت: 1399/06/30

تعداد پست: 645

خب شما هم که خونه نیستین،نه تنها اشکال نداره بلکه خیلی هم خوبه خونتون از گزند دزد هم درامان میمونه

هی من صبوری کن💚لحظه به لحظه زندگیم سایه یه نفر با منه حتی پستی که میخونم جایی که کامنت میذارم💜 راهنما و حامی منه💙دنیا رو با چشاش میبینم🧡روح منو از زنگار پاک میکنه و صیقلی میده وجودمو از ناخالصی ها پاک میکنه اون مراقب منه مثل پدر،برادر،رفیق،یار❤ما از مال دنیا دستامون خالیه ولی قلبامون سرشار از عشقه حتی در بحرانی ترین شرایط💗از خاکستر بر میخیزیم💚

1399/07/07

|

02:03

1 نفر لایک کرده اند ...

mahboooobeh5

عضویت: 1398/12/20

تعداد پست: 16131

دوتا نامحرم مثل آتیش و پنبه میمونن کنار هم شوهرش خیلی اشتباه کرده

اسی میخواد با شوهرش برههه

برادرشوهرش تنهاااا توی خونه بمونه

دیگه سیمکارت ندارم😐 توی تاپیکای سیاسی من دیگه حرف نمیزنم🤐🥺🌺🍃🍃درویشی تهی‌ دست از کنار باغ کریم خان زند عبور می‌کرد. چشمش به شاه افتاد و با دست اشاره ای به او کرد. کریم خان دستور داد درویش را به داخل باغ آوردند. کریم خان گفت: «این اشاره های تو برای چه بود؟»درویش گفت: «نام من کریم است و نام تو هم کریم و خدا هم کریم. آن کریم به تو چقدر داده است و به من چی داده؟»کریم خان در حال کشیدن قلیان بود. گفت: «چه می‌خواهی؟»درویش گفت: «همین قلیان، مرا بس است.»چند روز بعد درویش قلیان را به بازار برد و قلیان بفروخت. خریدار قلیان کسی نبود جز فردی که می‌خواست نزد کریم خان رفته و تحفه برای خان ببرد، که از قلیلن خوشش آمد و آن را لایق کریم خان زند دانست. پس جیب درویش پر از سکه کرد و قلیان نزد کریم خان برد. چند روزی گذشت. درویش جهت تشکر نزد خان رفت. ناگه چشمش به قلیان افتاد و گفت:«نه من کریمم نه تو. کریم فقط خداست، که جیب مرا پر از پول کرد و قلیان تو هم سر جایش هست.»🍃🌺🍃 امضامو هفته‌ای یکبار بروز میکنم🤗😍

1399/07/07

|

02:03

3 نفر لایک کرده اند ...

ایلیادینا

عضویت: 1399/03/22

تعداد پست: 835

دوتا نامحرم مثل آتیش و پنبه میمونن کنار هم شوهرش خیلی اشتباه کرده

خوب نخوندین پنبه با شوهرش میره سفر اتیش تنها میخاد بمونه تو خونشون

1399/07/07

|

02:04

18 نفر لایک کرده اند ...

maaaryaaam_77

عضویت: 1399/03/11

تعداد پست: 8976

دوتا نامحرم مثل آتیش و پنبه میمونن کنار هم شوهرش خیلی اشتباه کرده

برادرشوهرش ک تنها نیس با این

باهم میرن سفر خونه هم کسی نیس شبا موقع خواب میخواد بیاد

لطفا اگر امکان داره یک صلوات برای تعجیل در ظهور و سلامتی آقا امام زمان میفرستید؟!💚🌱 🍀اللهم عجل لولیک الفرج🍀

1399/07/07

|

02:04

2 نفر لایک کرده اند ...

خانوم_آقا_محمد_هستم

مدیر استارتر

عضویت: 1398/09/09

تعداد پست: 4434

وای تورو خدا نگی نیاد ادم ب غریبه ها جا میده چ اشکال داره تورو خدا نکنید 😓😓😓😓

آره عزیزم نظر خودمم همینه اما با جاریم حرف زدم میگفت چرا این کارو کردین و چرا به شوهرت هیچی نگفتی و این حرفا

خدا رو هزاران بار شکر 💕

1399/07/07

|

02:04

1 نفر لایک کرده اند ...

mahtiti000

عضویت: 1396/07/26

تعداد پست: 1912

یعنی چی بگم بخدا بگم خدا لعنت کنه جاریمو، نگم، چی بگم یه جاری دارم همسن خودمه با خونواده شوهرم مش ...

جاری موجوده عجیبی ست

1399/07/07

|

02:04

3 نفر لایک کرده اند ...

farshadeshghame

عضویت: 1396/07/22

تعداد پست: 23376

درسته 17سالشه اما نمیترسه تنها بلشه تو خونه😕نکنه بترسه بگه شاگر مغازه بیاد پیشش اگه این طور باشه باید بعش با زبون خوش بگی داداشت یه وقت نترسه تنهایی از تنهایی شاگرد مغازه رو بیاره پیشش بگو هیچ کسی و راه نده خوته حتما تاکیید کنه

ديوانه و دلبسته ي اقبال خودت باشسرگرم خودت عاشق احوال خودت باشيک لحظه نخور حسرت آن را که نداريراضي به همين چند قلم مال خودت باشدنبال کسي باش که دنبال تو باشداينگونه اگر نيست به دنبال خودت باشپرواز قشنگ است ولي بي غم و منتمنت نکش از غير و پر و بال خودت باشصد سال اگر زنده بماني گذرانيپس شاکر هر لحظه وهر سال خودت باش

1399/07/07

|

02:04

2 نفر لایک کرده اند ...