2737
2739
عنوان

مجردا بياين از خواستگاراى عجيب غريبتون بگيد بخنديم😂😐

| مشاهده متن کامل بحث + 373089 بازدید | 2028 پست

من هم از این خواستگارهای عتیقه کم نداشتم 

یه بار با خواهرم داشتیم از سر کار برمیگشتیم خونه(محل کارمون یک جا بود)بعد یه خانومی به من گفت میشه لطفا یه سوال ازتون بپرسم گفتم بفرمایید گفت از چهرتون معلومه خواهر هستین من از خواهرتون خوشم اومده برای پسر خواهرم بیایم مزاحمتون بشیم خواهرم همون جا گفت نه من قصد ازدواج ندارم رفتیم داخل بعدا فهمیدم همسایه باوک بقلی بوده خلاصه دوباره اونده بود در خونه با مادرم صحبت کرده بود که بیایم بر ای دختر بزرگتون یعنی من مامان من هم قبول کرده بود دعواش کردم چرا قبول کردی گفت زشته همساین حالا بیان خواستی ردش کن بعد مامان پسره با همسایمون اومدن خونه پسدشون رو هم نیاوردن بعد کلی لومبوندن گفت پسرم دیپلمه است یه خونه تو هشتگرد داره ماهی دو تومن هم حقوقشه و کلی فیس و افاده دیگه وقتی رفتن به مامانم گفتم بگوجواب منفیه اگر زنگ زدن بعد دیگه خبری نشد ازشون گذشت تا دو ماه بعد مامان پسره زنگ زده بود که فامیل ما دخترتون رو پسندیدن😳مامانم گفت فامیل شما دختر منو کجا دیدن نگو تو این دو ماهه خانومه خواهر و برادر و کل فک و فامیلشو به بهانه انجام کار فرستاده بوده محل کار من تا منو ببینن خوده پسر هم همینجور نامحسوس اومده بوده مامانم قشنگ از خجالتش درومد یه جوری بارشون کرد دیگه پیداسون نشد🤣 

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

2731

یه از آشنا بود به اسرار خواهرم رفتم حرف بزنیم از  ده کلمش پنج تاش آجی بود که به من میگفت تازه پنج سال آمد خواستگاری ،🤨

مجردم  😉 ۷۵بودم 🥴🥴وزنم ۵۵ باید بشم(۶۸/۲۰) 🙃(۶۸/۸۵)🙂(۶۸/۳۰) 🙂(۶۷/۶۵)🙂 (۶۶/۶۵)🙂(۶۵/۱۲)🙃(۶۲/۸۵)🙂         🧡🧡👈💙💙💙

یادش بخیر این تاپیک منو یاد دوران مجردی آیم انداخت البته من دهه شصتی ام.از بیست و دو سالگی کارمندم وخواستگارهای خوب و زیاد داشتم و اکثرا هم بعد چند ماه دوباره بحث خواستگاری رومطرح میکردن ولی من تا سن  بیست و شش سالگی اصلا خواستگار که بیرون به طور نامحسوس اومده خودش منو دیده و پسند کرده خونه راه نمی‌دادم  چون برای تحقیق محل کارم میومدن یا بیشتر از طرف همکارام معرفی میشدم یا همکارام بودن و من جواب نه میدادم  بدون هیچ دلیلی.......بعدا شنیدم سر زبانها افتادم  که فلانی  قصد ازدواج نداره اصلا یا شنیدم پشتم حرف میزنن به خودم اومدم و به خواستگارام فکر کردم......ولی تجربه ای که دارم اینه که با خواستکاراتون حرف بزنین حتی اگه منفی باشه  تا مردا رو‌بهتر بشناسین ن

دلم برای پسرای عزیزم که با رفتنشون داغ بزرگ بر دلم گذاشتن هیچوقت نتونستم بغلشون بگیرم کاش فقط یک لحظه میددمشون تا منم باوم میشد  مامان  شدم.خدایا دیگه تحمل مطب دکترا و آمپول و تخمک کشی و انتقال رو ندارم خودت به دل زخم خوردمون نگاه کن ولطف و معجزه ات رو شامل حالمون کن.نه به خاطر من به خاطرهمسرم
خاهر منم متاهله دخترش بزرگه ولی چهرش خشگلتره از من و بیشتر بخودش میرسه.خیلی پیش امده خاستگار برامن ا ...

با این روش حالا حالا ازدواج نمی کنی....خواهرت رو تا مراسم نامزدی از جمع مهمونا حذف کن..... بعضی هم خون ها از دشمن خونی بدترن 🙄

2740

یه خواستگار داشتم ماشین داشت من و۲ تا دستم رو سر کار رسوند اونوقتا همه ماشین نداشتن وما همیشه پیاده میرفتیم ۷ کیلومتر مسیر بود یه بار دیگه سوارمون کرد ولی وسطای راه گفت دیگه ماشین نمیره خب جاده خاکی بود وگل بود پیاده شدیم  دوستم گفت حلقه دستش بود وفقط میخواسته حلق رو نشونموم بده

 اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فرجهم
حالا داماد چه تحفه ای بود و چه استعدادایی داشت 😑😑

داماد استاد دانشگاه ایران بود و چهار زبان مسلط، توی امریکا الان تدریس میکنه

خانواده اش هم امریکا و ایران رفت و امد دارند

اما کلا از نظر دوستم خانواده مهربون و ساده ای هستن و یاهاشون زاحت ودوسته

یه خواستگار داشتم ماشین داشت من و۲ تا دوستم رو سر کار رسوند اونوقتا همه ماشین نداشتن وما همیشه پیاده میرفتیم ۷ کیلومتر مسیر بود یه بار دیگه سوارمون کرد ولی وسطای راه گفت دیگه ماشین نمیره خب جاده خاکی بود وگل بود پیاده شدیم  دوستم گفت حلقه دستش بود وفقط میخواسته حلقه رو نشونموم بده

 اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فرجهم
واونایی که راه میفتن تو کوچه وخیابون سراغ دختر مجرد میگیرن که تو هرخونه ای باشه سرزده برن   &n ...

عجیبه چه جوری تشخیص میدن که اون خانوم مجرده یا متاهل...الان که مجرد و متاهل ندارن همشون مثل همن..جلل الخالق چجوری میفهمن اینا.من هنو خیییلی عقبم

یه خواستگار داشتم مامانش پاش شکسته بود  همسایه دوستم بودن من ندیده جواب منفی دادم  ..به دوستم گفتم فلانی که پاش شکسته  اومده بودن خونمون   .اونم رفت گزاشت کف دست خانمه  ۱ماه بعد خودش با پسر همسایه ازدواج کرد

 اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فرجهم
تا اینجا خیلی خندیدم از خاطرات همتون. کاپ قهرمانی می رسه به مامان خودم. زنگ زد خونه یک خانواده ای گف ...

جدى مامانت خودش زنگ زد؟اخه چرا؟حتما خيلى اذيتشون ميكردى😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂

كارِ خدا نشد نداره😍🤲
2706
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   نازنینام26  |  13 ساعت پیش
توسط   markooo  |  15 ساعت پیش