2737
2734

خستم کرده دیگه بخدا بریدم وقتی ک دختر بودم پدرمو دراورده بود یعنی یه روز خوش نداشتم الانم ک ازدواج کردم بازم اذیتاش تمومی نداره وقتی عقد بودم شوهرم ساعت ۵ و ۶ که از سرکار میومد پیشم میموند تا ۹ و نیم ۱۰ کلا دوسه روزاومد بعدش زنگ زد به مادر شوهرم گفت خسته شدیم این هرروز میاد اینجا اونم دیگه نیومد بعد ۵ ماه توی عقد حامله شدم میخواستیم سقتش کنیم گیر داد ک عمرا بذارم الکی گفت گناه داره در صورتی ک فقط میخواست ب بهونه حاملگیم ک شده زودتر عروسی بگیرن موقع عروسی کلی دعوا راه انداخت ک شما چرا از جهاز فیلمبرداری نکردین تازه اونم چ جهازی همرو خودش انتخاب کرده بود حتی یکی از وسایلم من انتخاب نکردم هرجام نشست گفت زندگیمو فروختم جهاز دادم خیلیچیزارو بعد عروسی خودم خریدم سر زایمانم...

عضو گروه کاهش وزن بامداد خمار❤گروه قرمز❤          قد ۱۷۰         وزن شروع یا بالاترین وزن ۱۰۲    وزن هفته پیش ۹۴.۱     وزن فعلی ۹۳.۱۵۰     هدف ها ۹۲ ۹۰ ۸۵ ۸۰ 

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

2731
2738

من جای شما باشم ارتباطمو باهاش به حداقل میرسونم

📌وقتی به داشتن اعتماد بنفس عادت نداشته باشی اعتماد بنفس بنظرت نوعی مغرور بودنه📌وقتی همیشه منفعل بودی قاطع بودن مثل خشونت به نظرت میاد📌وقتی عادت نکردی نیازهات فراهم بشه اولویت دادن به خودت برات مثل خودخواهیه📌اینو گفتم که بدونی دایره ی امن تو همیشه معیار خوبی برای رفتارت نیست

تا اینجاش که چیز خاصی نیست

داماد عقد کرده رو خیلی ها حوصله ندارن پذیرایی کنن

برات هم بهتر شده که زودتر بری سر زندگیت

در ضمن یادت باشه هر چقدرم از مادرتناراحت بودی کوچکترین واکنشی جلوی همسرت نشون نده بعدا میزنن توی سر خودت

و خدا برای من کافیست.....
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687