2737
2734
عنوان

زنگ بزنم جاریم یا نه؟؟؟

573 بازدید | 27 پست

سلام دوستان یه مشورت میخوام درباره جاری 

خانواده پدرشوهر وبرادرشوهرم یه شهر زندگی میکنن ماهم یه شهر دیگه با فاصله ۲ ساعت ،،ما چون شاغلیم خیلی کم میریم امادوماه پیش پدر همسرم فوت شدن و بیشتر بار زحمات ومهمان ها رو دوش اونا بود(البته شب ها هم من ودخترم خونه جاریم بودیم وخیلی خوب با ما رفتار میکردن) اما بعد مراسم یکی دوبار که رفتیم خونه پدر شوهرم خیلی خشک و سرد باهمون برخورد داشت(اینم بگم که دختر من وجاریم یکماه باهم اختلاف سنی دارن که جاریم بیشتر به دختر من وبردارشوهرم به دختر خواهر شوهرم محبت میکنه)) جدیدا

ورق برگشته و جاریم کلا دختر خواهرشوهرمو زمین نمیزاره جوری که دخترم خیلی ناراحته و حسودیش میشه  !!!

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

2731

خب زنگ بزنی چی بگی الان؟به هرکی دلش میخواد محبت کنه حوصله داری

                                                                                                                                                           

سری رو که درد نمیکنه دستمال نبند 

محله ما یک رفتگر دارد،صبح که با ماشین از درب خانه خارج می شوم سلامی گرم میکندو من هم از ماشین پیاده می شوم و دستی محترمانه به او می دهم ،حال و احوال را می پرسد و مشغول کارش می شود....همسایهطبقه زیرین ما نیز دکتر جراح است ،گاهی اوقات که درون آسانسور می بینمش سلامی میکنمو او فقط سرش را تکان می دهد و درب آسانسور باز نشده برای بیرون رفتن خیز می کندبه شخصهاگر روزی برای زنده ماندن نیازمند این دکتر شوم ، جارو زدن سنگ قبرم به دست آن رفتگر ، بشدت لذت بخش تر از طبابت آن دکتر برای ادامه حیاتم است.تحصیلات مطلقا هیچ ربطی به شعور افراد ندارد#کتاب چند کلام ساده
2740

ول کن بابا اگه واکنش نشون بدی بدتر میکنن.خودت به بچه ات محبت کن بقیه را میخوای چه کار.

وزن شروع:70/800،وزن اولیه:68،وزن جدید:61/400،وزن 99/2/28: 61،وزن 99/3/11: 60/700،وزن 99/4/8: 58/500،وزن 99/5/5: 57/300،وزن هدف: به هدفم رسیییییییییدم.💪💪💪💪.خواستن توانستن است💪💪💪💪*با تشکر فراوان از الهه جون و سرگروه های عزیز😍😍😍

ودائما تو خونه از این قضیه حرف میزنه وخودم میدونم که اذیت میشه وحسودیش میشه والبته به دخترمم حق میدم...

حالا این هفته خواهر شوهرام که مجردن ازما خواستن بریم خونشون که برای دخترم که تولدش تو چهل پدرشون افتاده بود بعد بیست روز جشن تولد بگیرن(تولد دخترم نیمه شهریور وخواهرشوهرم نیمه مهر) هردو رو یکی کردن ولی ... آب منزلشون قط شد و ما به اصرار بردار شوهرم( که خودشون شام مهمان مادر زنش بودن) بعد شام یکساعت تولد رو اونجا گرفتیم وبه اصرار خودشون موندیم

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   mahsa_ch_82  |  2 ساعت پیش