قطره چکونی تعریف نمیکنم 😉بچه ها همسایه مامانم عروسش دخترداداششه طبقه بالاخونش میشینه بعدیه روزمن داشتم میرفتم خونه مادرم عروسشون منودیدسلام کردوگفت هستی خونه مادرت کارت دارم منم گفتم اره گفت الان میام رفتم خونه مامانم که اومدوگفت شوهرش براش یه گوشی اندرویدخریده گفت بسته بلدنیستم بخرم بهم یادبده
منم گفتم باشه بهش یادش دادم وگفتم اینطوری واونطوری خلاصه این رفت خونش وگذشت تاچندروزبعداومدم خونه مامانم همسایه مامانم اومدوبامن شروع کردبه دعواوجیغ جیغ گفتم چته چه خبره میگه خداازت نگذره برای عروسم گوشی بازی یاددادی رفته بایه پسره چت کرده 😨گفتم مگه من گفتم چت کنه میگه اگه بهش یادنداده بودی نمیتونست ازاین غلطاکنه منم گفتم من که ۱۲ساله گوشی دارم چرااینکارونمیکنم من مگه نت وبراش یاددادم گناه کردم مگه من گفتم بروباغریبه چت کن یابه شوهرت خیانت کنه میگه پسرم فهمیده میگه طلاقش میدم من ازتوشکایت میکنم 😏😏فکرکرده شهرهرته مقصرمنم یاعروسش آخه من چه میدونستم این عروس بی جنبه اش اینکارومیکنه دیگه کف دستم وداغ کنم به هیچکس کمک نکنم مادرمم ناراحت شده گفت گوربابای عروست وقتی دوروزنشده باگوشی رفته چت کرده خدامیدونه چه غلطای دیگه هم کرده تازه یکیش لورفته بچه هامن الان چیکارکنم ؟راستی عروسشم دیدم باکمال پررویی میگه گول خوردم 😠گفتم خیلی بیجنبه ای همچین بیخیاله انگارنه انگارش 😶