یه روزی بالاخره صبحا باید بی اون پاشی
یه روزی میفهمی بدجوری هم به اونجاشی
یه روزی زخمای مخت یهو دیدی بیرون پاشید
یهو دیدی که عینِ من تو هم زدش بیرون لاشیت
میره قیلی ویلی مست و شله قاطیِ بوی عطر و گله
بیزی میزی خف و خُله ، بهش میاد که بد بخوره
دور پُر گاوچرون ، همه پر و پاچه روم
دخیا یه ری پسر ، همه سوژه ماچ کو*