وقتی تو یه جمع یکی بهم تیکه میندازه شوهرم مثه ماست میمونه ساکته وقتی از خودم دفاع میکنم میگن حرفو تو دهن شوهرت میذاری تا بگه
بیشتر از هرچیزی از شوهرم ناراحتم که هیچوقت بلد نیست تو جمع ازم دفاع کنه و مدیریت کنه
میگم چرا اینجوری میکنی میگه اگه حرف بزنم فلانی ناراحت میشه
منم گفتم تو حاضری من همیشه ناراحت شم اما بقیه ناراحت نشن از صبح تا حالا باهاش قهر کردم
چکار کنم این اخلاقش درست شه
ادم تا خودش نخاد هیچی نمیشه
ازش انتطار نداشته باشه خودت دفاع کن از خودت
مثلا کی بهت حرف زده و چی گفته ایناش مهمه
وای شوهر منم همینه
انتظار داشتن آدم رو خار میکنه حتی شوهرت باشه اون باید خودش به این درک برسه که شریک زندگیش تو الویت باشه
شوهر خواهرش به اسم شوخی چرت و پرت زیاد میگفت.سنشم زیاده.گفتم تو خلوت بهش یا خواهرت تذکر بده وگرنه خودم جلو جمع بهش تذکر میدم شوخی با من نکنه.اونطوری بدتره
بهش بگو اقا من حمیاتتو بیشتر از فلانی احتیاج دارم. ناراحت میشه خب بشه. ناراحتی من که باید برات مهمتر باشه. ماییم ک داریم با هم زندگی میکنیم نه فلانی.بگو تو پشتم دربیا ناراحتم شد شد. عوضش من از تو خوشحال میشم.
شوهر خواهرم بخاطر اینکه من به برادرش جواب مثبت ندادم همیشه داره تیکه بارونم‌میکنه و بهم‌میخنده
یکبار شوهرم تو روش وانستاده تا به این رفتاراش ادامه نده
بگو خب وقتی داره این حرفو میزنه تویی که باید جواب بدی. در عین اینکه به من توهین میشه به تو هم میشه. اینی که فقط من جواب بدم یه بخش ماجراس من میشم ادم بده. اگر دوتامون یا تو که مرد منی اعتراض کنی هیچ وقت اینطوری نمیشه.
دیشب شوهر خواهرم گفت عقب مونده
منم گفتم اگه عقب مونده بودم داداشت واسم له له نمیزد
شوهرم مثه ماست داشت نگاه میکرد مثه اسکولا فقط
منم با اشاره گفتم یه چیزی بگو بهش
شوهر خواهرمم گفت حرف تو دهنش نذار همیشه
بگو که وقتی من زنتم یعنی حمایت کامل تورو میخوام دلیل نمیشه که چون ممکنه ناراحت بشه بهش هیچی نگی تو گذشته یه اتفاقی افتاده من نمیخوام تا اخر عمرم که حرف اون اتفاق هی دنبالم باشه. میخواستم حواب مثبت میدادم😄
