بعضی ادمارو دوست دارم ولی حالم باهاشون خوب نیس

استارتر من یه سوالی کنم ازتون راهنماییم کنین من خیلی به مامنو بابام میچسبم یه پسر دارم ۹سالشه بعد پسر خواهرمم ۸سالشه یه روز رفتم خونه مامانمینا اینقد اذیت کردن بابامو که بابام بهش جنون آنی دست داد جوری که من تو ۳۰سال عمرم ندیده بودم بعد اول رفت پسر خواهرمو زد گردنش زخم شد بعد پسرمو زد تا دو روز جای سیلی رو بدنش بود بعد پشیمون شدو اینقد به پاهای خودش زد😔😔😔از اونروز نمیرم خونشون خودشم خیلی پشیمونه ولی من واقعا قلبم شکسته به نظرتون رفتار درست چیه؟

آره عزیزم پایین گذاشتم لطفا بخونو نظرتو بگو❤

مریض نیست واللا اینقد اینا عذابش دادن یه هو کنترلشو از دست داد ولی پشیمون شد بد خودشو میزد من به همین دلیل نمیرم میگم اذیتش میکنن چرا برم باعث عذابش بشم از یه طرفم میگم بچه م جز اونا که کسی رو نداشت😔

برو خونشون ولی زمان زیادی نشین که بابات بخواد اذیت شه دوساعت اینا که نشستی برگرد 

ی سریارو گذاشتم کنار ی سریام مادرم نمی ذاره بذارم کنار😑

کمتر برو یا سعی کن وقتی بچه ی خواهرت هست نرو 

خب اونم صبرش تموم میشه 

اونا بچن انرژیشون زیاده اذیت میکنن

خب سنشون بالاس وتحمل سر وصدا رو ندارن کمتر رفت وامد کنین که خسته نشه وبچه هارو کنترل کنین همه اعصابا خرابه ادمادیگه حوصله خودش رو هم ندارن