2737
2734

کدوم شهرین

اول اولش اسمم کمانچه بود، هر بار اکانتمو از دست دادم یه "ا" بهش اضافه کردم و هیچکس نمی‌دونه چقدر " ا" ی دیگه به این اسم اضافه میشه تو روزهای فردا‌... راستش چون بلد نیستم با اندیشه‌های تاریک کنار بیام! ولی هنوز معتقدم: " به جای نفرین به تاریکی، میشه شمعی روشن کرد..."🌱💜

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

2728

فقط اونجاش که نوشته هرروز و کلا😁

آدم فقط پیش خدا تنها نیست........❤  خدای تو عذاب میکند ، خدای من می‌بخشد! خدای تو غضبناک است ، خدای من مهربان است ! خدای تو شعله ی آتش را زیاد میکند ، خدای من در های بهشت را باز میکند! تو با کوچکترین گناهی از درگاه خدایت رانده می‌‌شوی ، من با بزرگترین گناهم در آغوش خدایم جا می‌گیرم !تو مسلمانی، من هم مسلمانم ! خدای تو در مسجد است ، در سجاده است ، در جانماز است ، خدای من اما همین جا ست! کنارم نشسته ، نوازشم می‌کند ، با من چای مینوشد ، کتاب میخواند ، به دیگران لبخند میزند ، برایشان دست دوستی تکان می‌دهد! تو از خدایت میترسی ، من به خدایم عشق می‌ورزم!😊❤ لا اله الّا انت سبحانک انّی کنت من الظّالمین 💔 

کاش کلا تعطیل میکردن هنوز درسا شروع نشده من کم آوردم...روزی چندتا کتاب درس بدی...تمرین حل کنی تکلیف بنویسه واقعا نمیتونم ۹ ماه 

آدمی که شمارو نصیحت میکنه در واقع داره با خودش تو گذشته صحبت میکنه🎭
2738

مدرستون تعطیل شده

تو دبستانی هستی؟اومدی نی نی سایت😰

دیگه سیمکارت ندارم😐 توی تاپیکای سیاسی من دیگه حرف نمیزنم🤐🥺🌺🍃🍃درویشی تهی‌ دست از کنار باغ کریم خان زند عبور می‌کرد. چشمش به شاه افتاد و با دست اشاره ای به او کرد. کریم خان دستور داد درویش را به داخل باغ آوردند. کریم خان گفت: «این اشاره های تو برای چه بود؟»درویش گفت: «نام من کریم است و نام تو هم کریم و خدا هم کریم. آن کریم به تو چقدر داده است و به من چی داده؟»کریم خان در حال کشیدن قلیان بود. گفت: «چه می‌خواهی؟»درویش گفت: «همین قلیان، مرا بس است.»چند روز بعد درویش قلیان را به بازار برد و قلیان بفروخت. خریدار قلیان کسی نبود جز فردی که می‌خواست نزد کریم خان رفته و تحفه برای خان ببرد، که از قلیلن خوشش آمد و آن را لایق کریم خان زند دانست. پس جیب درویش پر از سکه کرد و قلیان نزد کریم خان برد. چند روزی گذشت. درویش جهت تشکر نزد خان رفت. ناگه چشمش به قلیان افتاد و گفت:«نه من کریمم نه تو. کریم فقط خداست، که جیب مرا پر از پول کرد و قلیان تو هم سر جایش هست.»🍃🌺🍃   امضامو هفته‌ای یکبار بروز میکنم🤗😍
مدارس همه جا تعطیله

کجا اعلام کردن!؟

تا خدا هست، به مخلوق دمی تکیه مکن. که خدا کوهِ ثبات است و بشر، عین نیاز .... هر کسی رو لایک میکنم براش صلوات میفرستم، اگر ناراحت میشید، بهم بگید که لایک نکنم🌹
2706
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
داغ ترین های تاپیک های امروز