نمیدونم پدر مادرمم چیکار کنم آخه😢😭
میگن تو اشتباه کردی ما ادبت کردیم
۱۱ یا ۱۲ سالم بود
منو فرستاده بودن خونه یکی از اقوام نزدیک ک تنها نباشه شوهرش مرده بود افسرده شده بود منو بزور میفرستادن نزدیک یک سال تو ی خونه با ی زن افسرده .ک یک کلمه باهام‌حرف نمیزد من تو سن حساس منم اونجا حوصلم سر میرفت
ی گوشی داده بودن دستم بدون مراقبت
منم بچه بودم
یکی اس داد جواب دادم
ی مدت باش اس ام اس بازی کردم
همین😂من ۱۱ سالم بود پسره ۱۵
واویلاااااا من خدایی نکرده زبونم لال
دخترم بدترین کارو بکنه قتلم بکنه این رفتارو باش نمیکنم
انشالله بمیرن
اگر تو اینده من مقصرن اگر در حقم یدی کردن بخدا آرزوی مرگ دارم یا برا اونا یا برا خودم
به نظرم از مشاور کمک بگیر عزیزم
مامان منم مثل مامان توعه دوبار مجبورم کرد ب ازدواج با کسایی ک خودش دلش خواست الآنم گیرداد از شوهردومم جداشم حیف شوهرمم بدذاته وگرنه پاش میموندم فاتحه می‌خوندم ب ظلمای مامانم .منم سالها ب کتک داد چون شوهر اولم دوست نداشتم بابام تحریک کرد منو زیر مشت لکد گرفت ۸ماهه حامله بودم😭هرگز ازش نمی‌گذرم هرچی از زیرزبونم میکشه هرچی از زندگیم می‌دونه میره واس خواهرام و بقیه تعریف میکنه خ حقارت کشیدم منم گاهی میگم کاش تو بچگی می‌مردم انقد زجر نمیکشیدم الان رفتم مشاوره میگ از مامانت فاصله بگیر گفتم جامعه خطرناکه گفت مامانت ازاون بدتره
کلید خونتو ازشون بگیر
فاصلتو زیاد کن
رفت آمدتو خیلی خیلی کم
و در برابر رفتارهای اشتباهشون خیلی خیلی محکم جلوشون بایست
خب مستاجر بشی
حداقلش اعصابت آرومه
به چی اون خونه دلخوش کردی
یعنی حاضری ی عمر تحمل کنی فقط بخاطر اینکه خونه باشه؟
بهرحال اونا دور از جون اتفاقیم بیفته خونرو بع شما میدن دگه
تقصیر خودتم هست برو ازین کنترل کردنا و تحقیرا خودتو نجات بده
الان چندسالته ؟ چندساله ازدواج کردی ؟
ببین مامان بابات مشکل فکری دارن ، اولا که بنظر خسیس هستن و دوست دارن تنها باشن ، سعی کن نری ، میدونم بهرحال پدر مادرتن ولی وقتی جایی اونجا نداری نرو ، وضع زندگیت چطوره ؟ منظورم با شوهرت خوبین ؟ سعی کن به زندکی خودت بچسبی و کاری باهاشون نداشته باشی اگه گفتن برو، وگرنه نرو ، دوری و دوستی
بخدا از رو نمیرن😐سریع اخر ک جلوشون واستادم گفتم زندگی خودمه اگ با شوهدم تصمیمی بگیریم ماهواره بگیریم تو حق نداری بگی نگیر ما صلاح خودمونو میدونیم. گفت ماهواره بگیر تا جرت بدم😊 میخواست منو بزنه ی پرده گوش مامانمو پاره کرده ی شب ک ب یبهونه الکی ا مد منو بزنه. مامانم باز ی چیزی فضولی کرده بود عذاب وجدان گرفت اگ بهتون بگم جی بود بخدا فحش خواهر مادر میدین ب بابام اما بیخیال اومد منو بزنه خودشو انداخت جلو برا اولین بار پرده گوشش پاره شد😂عجبش بشه الهی
انقد در حقم نامادری کرد خدا جوابشو داد بابام ی طوری بود مثلا دد لحظه عصبی میشد به خدا به پیامبرا ب اماما فحش ناموسی میداد😂داشتم دیونه میشدم تو اون خونه ی چیز بر خلاف میلش میگفتی ی جیزی پرت میکرد طرفت یبار نزدیک بود کور شم😊
الان دیگه ازدواج کردی و اختیارت دسته شوهرته کلید خونرو ازشون بگیر یا قفلو عوض کن اگه چیزیم شد بگو شوهرم دوس نداره غز میزنه بنظر من حتی موندنت تو اون خونم اشتباهه به حرفه شوهرت گوش کن از اونجا برید بیرون به هر ضربی شده ولی اگه نمیتونید جلوش به راحتی وایسا چون ازدواج کردی و اختیارت دست اونا نیست
در اینده میرم ولی فعلا شرایطشو ندارم ینی تو زندگیم نیستین اگ با جزییات بگم متوجه میشین ک نمیتونم همین خونه ای نشستم توش ی ساله توش نشستم فقط ۱۰ تومن دادم رنگو کاغد دیواری بخدا حیفم میاد نمیدونم چیکارم یکنم
