جاریم داره از برادر شوهرم جدا میشه ولی برادر شوهرم توانایی پرداخت مهریه را نداره شوهرم میگه ما خونه نیم سازمون رو بفروشیم پولشو بدیم برادرم برای مهریه زنش ما حالا عقدیم میگه بعدش بریم طبقه بالا خونه مادر شوهرم زندگی کنیم چند ساعته دارم گریه می کنم آخه چرا ما باید خونه ای که با سختی زیاد تا اینجا رسوندیم را واسه مهریه یکی دیگه بفروشیم اونم واسه برادر شوهرم که انقدر همیشه ولخرجی میکنه همیشه رستوران های خوب و لباس های مارک دار میپوشه و اصلا اهل پس انداز نیست
شوهر من مُرده💛💛💛این بار اولی نبود،که توی قلب من میمرد ،اون با نگاهای عجیب کفر منو درمیاورد،هرز میپرید من کشتمش،در فکر کشتن کشتمش،من اون بد لعنتی رو در عشق و نفرت کشتمش،👈شوهرم تو قلب من مرده یعنی خودم کشتمش،امیدوارم خیلی زود واقعا بمیره👉من خیلی آرزو ها داشتم ارزوی داشتن یه زندگی آروم یه خانواده خوشبخت اینکه تو خونمون باهم پشت به پشت با مشکلات روبرو بشیم.آرزوی شنیدن جمله نگران نباش تا ته دنیا باهاتم😔آرزوی داشتن دوتا بچه یکی دختر یکی پسر که تو خونمون همیشع صدای خندشون باشه.وقتی شوهرم از سر کار میومد باخنده بریم استقبالش .صدای خوشیمون به آسمون برسه.اما نشد....شوهرم دلش بامن نبود...وقتی من با گریه تو بغلش میگفتم عاشقم باش...اونو تو بغلش میگرفت و میگف بدون تو میمیرم تو عشق منی😢😢😢...وقتی واسه آیندمون خیالپردازی میکردم اونم تو فکر این بود چجوری میتونه اونو دیوونه خودش بکنه ....حالا من موندم و آرزوهایی که شاید دیگه نشه بهشون رسید.منم یه زن جوون با آرزوی یه زندگی معمولی............
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
در باور عشق و شناخت حقیقت آن مرد ممکن است فریب بخورد اما زن... زن حقیقت عشق را زود تشخیص میدهد، با حس نیرومند زنی👠 و اگر دبه درمی آورد از آن است که عشق هم برایش کافی نیست اون بیش از عشق میطلبد: جان تو را⚰️
بگو با این وضع پیش بری بعد چند وقت باید خونه مامانتو بفروشی مهریه منو بدی 🤐
خانم هستم 🍁خوب بودن و بدبودن فقط برچسبیه که ادما روت میزنن بر اساس میزان نفعی که براشون داری. 🌸🌸(خطاب به یه عده اگه اهل دعوا و عقده گشایی هستی سرت به سنگ خورد چون من جواب نمیدم بگرد دنبال یه قربانیه دیگه خدا نگهدار 😛)
بهترین دیالوگی که توی عمرم شنیدم:امروز می خواهم به مصاف تزویر بروم که بدترین آفت دین است. تزویر با لباس دیانت و تقوی به میدان می آید. تزویر سکه ای است دورو، که بر یک رویش نام خدا و بر روی دیگرش نقش ابلیس است. عوام خدایش را می بینند و اهل معرفت ابلیسش. و چه خون دلها خورد علی از دست این جماعت سر به سجود آیه خوان و به ظاهر متدین...💔