شوهرم هروقت به مامانش گفت برای فلانی اینکار رو انجام بده میگه وای مادر من نه دست دارم و نه پا دارم پارسال باردار بودم و 40 کیلو گوجه گرفته بودم که رب کنم شوهرم گفت مامان برای خانمم اینو رب درست کن ویار داره سختشه گفت وای من اصلا دست و پا دارم اونوقت خودش نزدیک 100 کیلو گوجه رو رب کرد دوباره من سبزی خورشتی گرفتم پارسال تک و تنها با شوهرم پاک کردیم خواهرشوهرم گفت آجی بیا تقسیم بر سه برای منو آجیم و خودت من با اون وضعم برای اونا سبزی پاک کردم و خورد کردم و دادم تحویل امسال دوباره شوهرم بهش گفت مامان سبزی خورشتی گرفتی برای ما هم بگیر هرچی شد میریزم به حسابت
گفت مامان میخوای زنت رو بذار اینجا برو بخر تا با هم پاک کنیم و درست کنیم اونوقت خودش برای دختراش خرید و پاک کرد و داد تحویل حالا اون روز تو گروه پیام داد برادرشوهر که مامان لیمو گرفت و آب گرفت شوهرم بیچاره گفت مامان برای خودمون هم گرفته وقتی رفتیم خونشون گفت برای لیلا گرفتم
چند وقت پیش هم رفتیم خونشون لباسای دخترم کثیف شد همونجا مجبور شدم بشورم یه بسته 24 تایی پودر گرفته بود واقعا لک لباس دخترم رو راحت پاک کرد خدا میدونه من بی منظورم گفتم وای چقد خوب لک رو پاک کرد بعد گفتم از کجا گرفتی گفت فلان جا با خودش و شوهرم اتفاقی رفتیم گفت نداریم... دیگه نگفت بیا این دو تا برای لباسای بچه ام... همش هم توقع داره شوهرم من دم دستش باشه و مطیع...
تو این چند سال هم که عروسشون شدم نشده یه بار منو شوهرم تنهایی جایی بریم حتی بخوایم بریم خونه مامانم اینا میگه مامان ما رو هم ببر بذار خونه خواهرت فردا هم بیار برسون و برو خونت حالا پیام داده فلانی من لیموی دخترم رو دوبار صاف کردم تو هم اینکار رو کن.... آخ که چقد حرص خوردم برای من میگه نه و برای اونا صاف و پاکیزه تحویل میده اونوقت میگه من عروس دوستم.... ارواح عمت