بابام اینا خودشون من و همسرمو دعوت کردن از شهرستان اومدیم خونه شون
با هوایپما اومدیم،فکر کردم میان دنبالمون اما نیومدن😔خبر هم ندادن که نمیان خودم دیدم نیستن ب همسرم الکی گفتم من بهشون گفتم نیاین دنبالمون☹️وقتی اومدیمم بابام کلا ی سلام کرد رفت کنار نه خالی نه احوالی☹️
اومدم دیدم کلا چراغای خونه خاموشه،شیرینی ای شکلاتی چیزی نداریم اصلا،رویمیز عسلی ها خاک گرفته،تمام هلوها و کلابی ها از بس رسیده بودن ظاهر خیلی زشتی پیدا کرده بودن اب انداخته بودن اصلا😟
خودم چای دم کردم میوه های خوب رو جدا کردم
دیدم نه نوشابه ای نه دوغی نداریم،اونم سفارش دادم بیارن
با اینکه مامانم اینا عادت دارن وقتی مهمون میاد همه ی اینا رو میگیرن خودشون
ب بابام گفتم خب باباجون چ خبرا؟ گفت هیچی گرونی😟 با اینکه وضعشون خوبه😔
یعنی ما دیکه نیایم؟