فرشم با اتو سوخته
هی دارم درستش میکنم نمیشه ،از ساعت شش صبح بیداره کلافم کرده وایتکس دید میخاد بگبرتش
دستمال کاغذی رو ترکوند
میگم بشین عصبانی شدم اصلااا انگار صدامو نمیشنوه اهمیت نمیده نمدونم عادیه یا نه
اخر یه چک زدم صورتش محکم فشار دادم اونم انقد کریه کرد
عذاب وجدان کرفتم
خیلی متنفرم از خودم لااقل خودمو میزدم یا به پشتش
الان میگین تو ک اعصاب بچه نداری چرا اوردی
خیلی تحت فشارم
جانم😔😔
برای چی انقد فرش خونت برات مهمه.فک کن الان لحظه مرگمون هست چیا برات مهم میشن....سوخته ک سوخته فدای یک تارموی خودت و بچت
بابا حق داری من که مجردم ولی اصلا مخه بچه ندارم اصلا در خودم نمی بینم که بخاطر بچه از اسایشم بگذرم
ای جانم
ده ماهه خیلییی بچس
مگه حرفاتو‌میفهمه که میگی بشین سرجات☹️
دستت هرز میشه همش میزنیا نکن اینکارو
تروخداتو اوج عصبانیت سعی کن خودتو کنترل کنی
خودت رو سرزنش نکن... این برای همه پیش میاد سعی کن بیشتر مراحات کنی..
پیش میاد عزیزم ...باخودت سوره والعصرزیاد بخون ب این فک‌کن خدا حسرت نی نی قشنگتو ب دل خیلیا گذاشته
از دلش در بیار ببرش گردش یا واسش غذای مورد علاقشو درست کن یا باهاش بازی کن
عزيزم 😢
عزیزم...کارای خونه رو ول کن بچسب به بچت...الان تازه شیطونیاش شروع شده
بچه ده ماهه،🥺 .عزیزم چطور توقع داری گوش کنه مگه چند سالشه .تازه میخواد اطراف و درک کنه براش جالبه لوازم دورش چیه چجوریه .برای همین به همه چیز دست میزنع همه چیز اطرافش براش گنگه میخواد تجربه کنه.خودت و کنترل کن گلم
