بله من
خیلی
یکیش اینکه توی دلم دوست داشتم تو یه مراسمی توی محرم از مصائبی که به ایشون وارد شده بخونم کم سن و سال بودم. ولی یه مداح به مراسم دعوت شده بود البته ایشونم دلی بودن بدون دریافت مبلغ. خلاصهههه کلی تو دلم حرف میزدم که کاش بشه برات بخونم چندتا شعر داشتم و واسه خودم میخوندم. که روز مراسم یهو زنگ زدن خونمون و گفتن هرچه زودتر بیا . شعرایی که یادداشت کرده بودم تند تند جمع کردم و رفتم هیچچچچوقت یادم نمیره هیچچچوقت. قشنگ حس کردم خودش خواسته برم با اینکه مداح نیستم
ایشالا که همه حاجت روا بشیم. با دستای کوچولوش گره های بزرگ رو باز میکنه این دردانه امام حسین
التماس دعا دارم
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
