من پسرم بشدت وابسته بود به سینه ام یعنی اصلا فکر نمیکردم بتونم از شیر بگیرمش
من یکماه طول کشید تا تونستم از شیر بگیرمش
اول صبح که از خواب بیدار میشد شیریش ندادم تا ظهر تا یک هفته به این روال ولی ظهر میخاست بخوابه بهش میدادم دیگه تا شب آزاد بود هر وقت میخاست بهش میدادم
بعد دیگه ظهر موقع خوبیدنش بهش ندادم روپام میزاشتم بخوابه میخابید توی خواب بهش میدادم دو سه روز بعد توی خواب ظهر هم بهش نمیدادم کمکم دیگه از صبح تا شب بهش ندادم فقط موقع خوابش میدادم بعد دیگه کمکم وقتی خواست بخوابه هم بهش ندادم و فقط شبا تو خواب بعد از یک هفته هم شباشو قطع کردم
توی روز بهش شربت میدادم بیشتر ...آب ..چای ...
بشدت وابسته ی شیر شب بود تا یک ماه شبا تو خواب باز غر میزد دتدون غروچه میکرد ناخوناشو میخورد ولی خوب شد
این تجربه ی منی که بچه ام وابسته نبود هلاک می می بود همه چیزش می می بود
آها یه چند دفعه اومد بخوره به سینه ام قطره اهن زدم گفت شیر تلخ دیگه نیمد سراغش