سلام
بیاید بگید چه کارهای رو میکردید و اون موقع فکر میکردی خاصی😂😂
من خودم با چادر برای خودم مو درست میکردم😂 و وقتی راه میرفتم احساس راپونزل بودن رو داشتم☺☺
یا از این پرده هاست که یه مدت میزدن جلو آشپز خونه دائم اونجا بودم و حس میکردم شدم بانو زلیخا😁🤣
یه بار هم شدیم خانه برمیگردم من آشپز برنامه😁😁
ما دکتر بازی میکردیم 😯😯😯😯😨😨😨😨اونم با پسرها محل الان میبینمشون دلم میخاد اسید بخورم
به زور میخواستم ب عروسکم شیر بدم😂😂😂🤭🤭🤭نمیخورد کثافت
ما با تکی ومتکا دیوار درست میکردیم 😂😂
شالم یه طرفشو بلندتر میزاشتم پیچ میدادیم دور سرمون مث عربا میشدیم 😁😁😁
چادرم تا میکردیم مثلا بچمون بود 🙄🙄😂😂
من با پسرعموم بازی میکردیم ۱۰ سال ازم بزرگتر بود
منو سوار دوچرخش میکرد یبار زمین خوردم نیشگونش گرفتم فرار کردم
خاله بازی نداشتم چون از فامیل و همسایه عا دور بودبم
ساییده شدم انقدر خاطره تعریف کردمممم😂😂😂
وای یادش بخیرما مانتو میموشیدیم مثلا دانشجو بودیم با پسرا دوس میشدیم😂
حامله میشدیم😂
با چادر لباس عردس درست میکردیم هرفیلمی میدیدیم همونو بازی میکردیم😐یه بار خواهرم اوشین شد من خواهرشوهر اوشین۰😂با سیخ چوبی گل سر درست کرده بودیم
من پفك ميزاشتم تو نون ساندويچ درست ميكردم
تو خاله بازی ها همیشه دوستام منو عروس میکردن روزی 4 بار عروس میشدم الان همه شون عروس شدن من 28سالمه مجرد درخدمت شما 😕
من با گچ برنج درست میکردم،با علف های هرز هم خورشت،،،،
غذامو بار گذاشتم رفتم پیش آقامون (رامین همبازی بچگی)اومدم دیدم خواهر یکی از همبازی هامون برداشته خوردتش،،،یاااا حسین غریب 😆😆😆😆😆😆😆
