بچه ها من ب حرف شما گوش دادم و کلا رابطمو با خانواده شوهرم کم کردم.
خیلی کم
حالا انقد حرف پشت سرمه و شوهرم میگه همش میگن پسر ما رو دزدیده
یا اینکه اه چرا نمیاد و ...
یا اینکه جاریم و خواهر شوهرم انقدررر خوشحالن که خدا میدونه
مخصوصا جاریم که کلا همیشه با من در رقابته
الان حتی شوهرم میگفت اصن ذوق داره تو نیستی
ازونورم من کلا بدترین شدم
نظرتون چیه؟
چجوری واقعا این اوضاعو تحمل کنم؟