من یبار یه واکنش حساسیتی شدید داشتم در حد شوک یجوری که حس میکردم قلبم داره تو قفسه سینه م منفجر میشه
حس کردم دارم میمیرم دیگه
چندثانیه اول تلاش کردم نفس عمیق بکشم ک نمیرم
ولی بعد با خودم گفتم که چی ؟
دیگه صبر کردم تا بمیرم درسته دکتر بالاسرم بود ولی یادمه تا کورتون بهم بزنه چقد اون ثانیه ها کش دار بودن و من حال روحیم خیلی خوب بود به تک تک چیزایی فکر میکردم که دیگه لازم نیس براشون نگران باشم و راحت شدم
الانم به اون حال نیاز دارم