من سالها جنوب تنها زندگی میکردم الا برگشتم تهران خونه مادرم دو روزه اومدم خسته شدم هی حرف الکی میزنه خودم اشپزیم عالیه دستور پخت میده انگار بلد نیستم میرم صبح دسشویی میگه صورتت شستی مسواک زدی کلافم کرده
تابستون خونواده عموم اومدن به همشون میگه مسواک زدین به دخترا فامیل گیر میده درس بخونید برید سرکار خیلی دخالت میکنه به زندگی همه بیشتر فامیل ما جنوبن فقط مونده التماسشون کنه بیان شهر دیگه کلافم کرده