سلام گندم عزیز
خسته نباشی
من بیدار موندم پارتها رو بخونم
گندم نمی خوای بنویسی امشب. منتظریم تازه چهارشنبه هم گذشت دیگه پنجشنبه محسوب میشه😧😜
دوستای گلم من پارت های جدید فردا براتون میذارم
امشب خیلی سردرد دارم
نمیتونم زیاد گوشی دست بگیرم
ببخشید😘😘
ای جان
اکثر بچه ها انطوری هستن
الان که داریم به فصل گرما نزدیک میشیم بهترین موقع برای از پوشک گرفتنه
ببزش توی دستشویی ه بار که دستشویی کرد بهش برچسب بده بچسبونه به دیوار دستشویی
بعدشم بهش شکلات جایزه بده
کم کم یاد میگیره
گندم جون پس انشالله فردا زیاد پارت بزاری
چند هفته است خیلی کم می نویسی
دوستان تاپیک جذاب دیگه ای می شناسید معرفی کنید
می خوام در مورد زندگی روزمره مثل تاپیک گندم باشه
سلام گنوم جون ... داستان رو خوندم تو جای حساسش تموم کردی ... نمیشه زود به زود بزاری
وای چقدر اعصابم بهم ریخت با خوندن این قسمت، چقدر رفتارش بد بود بعد از اینکه فهمید شکایت کردید اومد خونه🤢
فقط امیدوارم نتیجه این سختی کشیدید و صبوری که کردید رو ببینید😞🌹
ممنون گندم عزیز بخاطر پارتهای جدید
واقعا تو این قسمت از داستان از مازیار....
خیلی بد کرد دیگه شورشو درآورد
اونموقع که گفتی کتکت میزد و انگار درد کتکهاشو نمیفهمیدی من عمیقا ناراحت شدم برات
گندم عزیزم برای تنهاییت خیلی غصه خوردم
عزیزم امیدوارم در حال حاضر که مازیار درحال درمانه پاداش ثبرهاتو بصورت مستمر ببینی..
و در مورد قلمت میخوام بگم که عالی هستی
روح آدم رو اغنا میکنی قلمت واقعا لذت بخشه
وقتی میخونم دوست ندارم تموم بشه جدا از داستان قلمت لذت بخشه و مطلقا خسته کننده نیست
آفرین بهت
فقط ای کاش از این استعدادت استفاده کنی
ای بابا گندم جون انقد خانمی کردی همسرت اینجور شده بود اون زمان باید شمام خیلی ببخشید اینو میگم شمام باید سلیطه بازی درمیاوردی جیع و داد میکردی دوبار همسایه ها تذکر میدادن خودش میترسید میدونست نباید باهات اینکارارو کنه
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
33 ثانیه پیش
34 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
