عموهام باهم دعوا کردن بابای من اینجا میگ بمن ربطی نداذه سالهاس ک با داداششاش قط رابطه کرد البت بگم ناتنی هستن چنتاشون و بابای من و عموهام تنی اون یه نفر ناتنی ک همون ناتنی زد و عموی منو با چاقو به پاش ک الان ی ماه میگزره و هنه چی تموم شد و عمومم حالش عالیه و سالمه و سلامته . الان مادرشوهرم (عفریته)اومد و هی تیک مینداخت بابات چرا کمک داداش تنی اش نمیکنه غیرت نداره و ال و بل منم ی چنتا از بچه های برادرش ک قمه کشی و دعوا ناموشی داشتن گفتم . بعد کلی بحث و ستیززز' ک سر درد گرفته بودم شوهرمم طرف اون بود