توی ی ساختمون باخونواده شوهرم زندگی میکنیم جاریم ک خواهرم میشه ی هفتس مراسم گرفتن واومدن اینجااصلاکاری باهام نداره درحد سلام علیک باهام طا میکنه ازمنم کوچیکتره من 3ساله عروس این خونوادم و ی دختردارم شوهرم صب میره شب میادن دوستی دارم ن اشنایی ن فامیلی ک بخوام مث ی خواهرباهاش درددل کنم واقعااحتیاج دارم ب همدم همجنس خودم ازپاییزم متنفرم غروب ک میشه دلم میگیره گریم میاد نمیدونم خودموباچی مشغول کنم خیلی احساس تنهایی میکنم شماخودتونوبا چی مشغول میکنیداصلاکسی هست مث من تنهاباشه ؟!