سلام
شاید یکم طولانی شه ولی چون کسی نیست باهاش الان درد دل کنم میخام شماها یکم راهنماییم کنین
از همون دوران عقدشوهرم خیانت میکرد با پدرم حرف میزدم امامیگفت جوونه نادونه درست میشه اما الان من دوتا بچه دارم ولی هنوز خیانتها هست معتاد شده بیمحبت من اصلا دیده نمیشم همه کار برای زندگیم کردم ولی درست نشد پول رهن خونه روپدرم داد بهم گفت ماشین داشته باشیم کارمیکنم و همه حقوقم پس انداز میشه اما همه رو زد زیرش تایپکای قبل رو ببینید خیانت اخرش چت بایه دخترکم سن بود
امروزدوستش زنگ زدگفت ماشینتومیدی برم شهرستان گفت اره میدم ماشین بنام منه /منم گفتم چرامیدی نده ماشینوچجوری برای ماخرابه همیشه بیرون مارونمیبری گفت بتوچه اینم بگم دخترم مشکل روده داره ینی بی اختیاری مدفوع داره و من فقط روزی ۷/۸ تاشورت میشورم دکترش گفت حتماباز بیارش اگ خوب نشد اما میگه پول ندارم بچهرو زود بخابون شبا خوب میشه بهش گفتم این چه زندگیه باهم که مث خاهر برادریم نه حرف میزنی نه پول میدی گفت هرغلطی میخای برو بکن باپدرمادرم مشورت کردم گفتن برو پیش برادر بزرگش چون شوهرم پدرمادرش فوت شده
الان به جاریم پیام دادم گفتم شب میام پدرم پشتمه گفت اگه دیدی درست نشد بچهاتو چندروز بزار و بیا بعد ادم میشه
من بدون بچهام نمیتونم جونم به جونشون بستست تا الان ب عنوان قهرخونه پدرم نرفتم