من البته به ازدواج ختم نشد خداشکر.قضیه مربوط به ۱۰ سال پیشه.زمان دانشجویی.چقدر من خنگول بودم
من خورد کردم واسش خودمو چون گفتم حتما منو میخاد ولی دروغ میگف
دلی هیچ وق بهش نگفتم بیا خواستگاریم
عزیزم من مدت یک سال کاملا افسرده شدم تو سن حساسی هم بودم ۱۹ سالم بود ولی به خودم قول دادم تا اخر عمر دیگه هیچ مردی اجازه ندم با احساسم بازی کنه کلا دور دوستی رو خط کشیدم فقط موارد جدی رو میذاشتم بیان خواستگاری که دیگه همین چند وقت پیش بالاخره رضایت دادم و بله رو گفتم . فقط از این اتفاقی ک واست افتاده درس عبرت بگیر شان خودت و بخاطر این مردای نکبت پایین نیار
من 5سال تو فکرش بودم والا حاضر بودم تو چادر باهاش زندگی کنم همه چیمم ب پاش ریختم چ فایده ولم کرد
هیچ کسی ارزش شکسته شدن ارزشهاتو نداره.حتی اگر شاهرگ حیاتتو تو دستاش دیدی.
یبارم یه جمله دیدم که خلاصش این میشد:
اگر بعدش بره تو میمانی و یک "منِ" بی ارزش
تو دوستی های امروزی این موارد عادیه متاسفانه که طرف سوءاستفاده اش رو میکنه ومیره.روابط کشکی بدون تعهد بهتر از این نمیشه
نه یک بار هزار بار. آخر به هزار شرط راضی به ازدواج با من شدن
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
8 ثانیه پیش
24 ثانیه پیش
32 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
