من ۱۹ سالمه ی بچه دارم ک هنوز یکسالش نشده وچندماهس
من وشوهرم قبل ازدواج باهم اشناشدیم و ازدواج کردیم و تودوره اشنایی خیلی عالی بود اما بعد ازدواج اون روی سگشو نشون دادم ی ادم عصبی بددهن اخلاق و رفتاراش شبیه مردای دیکتاتور خشک و بی روح
۳ بارم خیانت کرد یبار جنسی بقیه تلفنی بودند
اما بااینحال موندم و من چون زود ازدواج کردم وخنگ بودم ک خاک برسرم خوب جلوگیری نکردم وجلوگیریم طبیعی بود ک باردار شدم و بیشتر تو منجلاب غرق شدم
الان دیگه نمیتونم تحمل کنم عصبیه میزنه میشکنه سراینکه چرا زود غذا یاچاییشو اماده نکنم غرمیزنه واینم بگم وضع مالیش افتضاحه وی مدته ک مشغول بکارشده
این مدت همش خونوادم خرج لباس و حتی خورد وخوراکمو میدن و اون فقط برا بچه پوشک و شیرمیخره
دیشب ی دعوای بزرگی کردیم و اونم جاشکری که پلاستیک بود زو رو سرش شکوند و شروع کرد دادوبیداد کردن منم نمیگم بی تقصیرم
خودمنم عصبیم و این خیانتای ک ازش دیدم منو عصبی و دیونه کرد
