2733
2739
عنوان

بیاین قضاوت کنین بین این افراد

150 بازدید | 38 پست

کدوما مقصرن کدوما گناه دارن کدوما ظالمن؟؟

زن و مردی بودن که باوجود ۴تا بچه اصلا باهم تفاهم نداشتن. تا اون زمان تو شهری که خونواده زنه بودن زندگی میکردن و سه طبقه خونه داشتن تا اینکه مرد خسته میشه و انتقالی میگیره واسه شهر خودشون.(اینم اضافه کنم که مرد مشروب خور بوده و سیگاری و عصبی را خونواده ی اذیت کن،مهندسم بوده) زنش اون رو همراهی نمیکنه و میگه من شهر شما نمیام. اینا یک سال دور از هم زندگی میکنن مرد شهر خونوادگی خودش و زن شهر خونواده ی خودش.بچه هام پیش مادره. مرد که از این وضعیت خسته میشه به زنش میگه اگه نیای میرم زن میگیرم! زنم که لج کرده میگه برو بگیر! مردم که حدود ۴۲سالش بوده به فامیل میسپره که براش زن پیدا کنن. هستین بگم؟

شوهر یکی از خواهراش که خونواده ی فقیری رو میشناخته و دخترای زیادز داشتن اون رو به خواستگاری یکی از دخترای اون خونواده میبره. خونواده دخترم که میبینن آقا از شهر بزرگی هست و مهندس و...با وجود زن و بچه قبولش میکنن

اینا باهم ازدواج میکنن و مرد چون دلتنگ بچه هاش بوده فورا از دختر بچه میخواد. خلاصه دو ماه بعد از ازدواج خانم باردار میشه. آزار و اذیتای خونواده مرد هم شروع میشه. طعنه زدن به دختر که تورو از داهات آوردیم و نون نداشتین بخورین و برادرمون سلیقه نداشت و حتی کتک زدن دختر


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

دختر شهرستانی رو میبره تو یه زیر زمین نمور زندگی میکنه مرده. ولی خونواده ی آقا همونجام اونارو ول نمیکنن و آزارشون میدن. مردم تو عالم مستی خیلی خانمه رو کتک میزده. بیشتر درامدشم واسه زن اولی میفرستاده.

2731

زن دوم که برمیگرده خونه ی پدریش و دوباره با اون وضعیت فقر و...مواجه میشه و میگه که دلتنگ بچشه عزمش رو جزم میکنه بره دنبال بچش تا شوهرم برگرده سر زندگیش

2738

با اینکه یه دختر شهرستانی و بی سواد بوده میره به اون شهر بزرگ و هرجور شده ادرس خونه ی زن اولی رو پیدا میکنه و بوسیله ی قانون بچشو پس میگیره و مرد هم که انگار همچنان با خانم اولش به تفاهم نرسیده باهاش برمیگرده

زن اولی همچنان در تلاشه که برگرده به زندگیش. با خواهرای مرده میرن خونه ی زن دومی و بهش میگن مهریت رو میدیم طلاق بگیر برو بچتم بده ما. که زن دومی و خونوادش قبول نمیکنن و میگن ما دخترمون با لباس سفید میره با کفن برمیگرده

اینو اون سری ام گفتی 

باع همشون مقصرن 

توام یکی از نقشای داستانی  که میخوای دنبال مقصر بگردی😁

ببین هیچکدوم نتونستن تا اخر خوب باشن واخر خودشونو نشون دادن پی همشو مقصرن مرد بیشتررررر

این😊منم         اینم😈منم   حالابستگی داره که    تو  چطورباشی......

هیچی زن دومی رو برمیگردونه مرد و میرن تو همون زیر زمین نمور پدرش اینا. ولی خونواده ز مرده به بدترین شکل اینارو آزار میدن و بارها باهم کتک کاری میکنن.(انگار کلا از برادرشون بدشون میومده،مرد پسر ناخلفی بوده و موادم میکشیده و عصبی بوده) زن از شوهر خودشم خیلی کتک میخورده جوری که صورتش کلا آش و لاش شده خیلی هم قهر میکرده و میرفته ولی انگار این وضعیت رو به وضعیت بد مالی خونواده خودش ترحیح میداده. یعنی امیدی نداشته به خونه ی پدر

مرد معتادم میشه به مواد،گرت حشیش حروئین هرشب مست و الکلی و....بچه های پسره که بزرگ میشن میان خونه ی پدرشون و اونام زن دومی رو آزار اذیت میکنن. مثلا کاری میکنن باباشون زنه رو به باد کتک بگیره

زن دومی از خونواده شوهر حرف میشنوه کهدبی سواده داهاتی بی کس و کاره گدا گشنست. شوهرشم تبدیل به الکلی میشه که همش کتکش میزنه. تو خونه های درب داغون زندگی میکنه که شوهر پول بفرسته واسه زن اولی. هردفعم که قهرمیکنه ناامید از خونه ی پدری برمیگرده

2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

2687