از وقتی یادمه بدی کرد .به همه. به خانوادش به ما . زور میگفت همه رو میزد.هیچوقت کار نکرد یه هزاری تو خونه نیاورد مامانمو وحشیانه میزد. اعتیاد داشت . از مامانم جدا شد با مامان بزرگم زندگی میکنه بیماری سر داره. الان مامان بزرگم چندروزه رفته شهرستان خونه عموم اون تنهاس امروز فهمیدم تشنج کرده زنگ زده به خاهرم ک پول ندارم مواد غذایی ام ندارم. امروز داشتم فک میکردم اگه خدایی نکرده مادربزرگم بمیره کی میخواد از این نگهداری کنه. همه ازش متنفرن.