خودمو با همه مقایسه میکنم دیوونه شدم
اونموقع ک عقد نکردیکهمه دغدقم این بود بعد ۵سال ب هم برسیم ولی الان که بهم رسیدیم تو این اوضاع اقتصادی نه بیرون میریم نه چیزی میتونیم بخریم نه تکلیف خونه و عروسیمون روشنه نه طلای انچنانی
من دیوونه
مقایسه ویران کنندست چه اللن جه بعد ازدواج رو خودت کار کن
همه چی رو از پیجا سفارش بده طلاهم ک چیزی نیس بارعایت پروتکل بهداشتی بخرین
باطن زندگی خودتو با ظاهر زندگی بقیه مقایسه نکن
الان طلاهام نزدیک ۷۰میلیون میکنن ولی ب چشمم نمیان هیچ چیز خودم ب چشمم نمیاد افسرگی گزفتم
من من:(
من مقایسه میکنم یکم اما به زبون نمیارم اینجوری که قرم‌بیوفتم به جون شوهرم یا افسردگی بگیرم و ناراحت بشم نه فقط میزارم‌تو الویت هر وقت بتونم میخرم
اولش ک مقایسه شوهر و شغل شوهر تو ذهن اوم شرو میشه بعد چی خدید عیدی چرا دوستم بیشتر خرید بعد چرا خانواده اش بهم اینو دادن و...کلا مقایسه ادمو از پا میندازه ولی خو بعضی وقتا اجتناب ناپذیره.واقعا بعضی وقتا تو کار خدا میمونم با همین مقایسه خودم با دخترای فامیل ....اما مشکلمون اینه خوبیای خودمون به چشممون نمیاد همون موقع .این حتی الان ک بچه دارم هم عدابم میده چرا بچه فلانی ساکته مال من شلوغ چرا بچم لاغره بچه فلانی غولیه ....کلا ادم سرش تو زندگی خودش باشه.از داشته هاش لذت ببره
عزیزم همه مون این مدلی هستیم چون دختریم حساسیم ولی بعد یه مدت عادی میشه الان من تو 1سال ازدواجم همسرم فقط یه حلقه خریده تامام .هیچ چی نخریده هیچ چی ها دیگه چیکار کنم انتخاب خودم بوده اخلاقش که خوبه همین برام کافیه
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
