نه به حسادت نبود، اتفاقا خواهرم هر سال تولداشون و اینا خودش کبک میگیره میرن
از این ناراحته که از عصری اون اخم کرده، مام هر چی میگیم چی شده جواب نمیده و میگه هیچی هیچی، خواهرمم از استرس داشت سکته میکرد، متم داشتم میمردم اینجا که چه اتفاقی افتاده، خب یه کلمه میگفت رفتم سر خاک الان دپرسم