تئوریهای بسیار زیادی در رابطه با نحوه پیدایش جهانهای موازی وجود دارد؛ مثلا یک تئوری پرطرفدار این است که خودِ بیگ بنگ، براثر برخورد دو جهان موازی با یکدیگر رخ میدهد و به این ترتیب یک جهان موازی جدید ساخته میشود.
در تمامی تئوریهای قابل استنادی که در رابطه با جهانهای موازی وجود دارد، جهانهایی هم توصیف شدهاند که در آنها اصلا انسان بوجود نیامده است. پس براساس برخی تئوریها، درست است که انسان میتواند با تصمیمات خودش و اتفاقاتی که رقم میزند، جهانهای موازی خلق کند، اما هیچ تئوریای وجود ندارد که خلق جهانهای موازی را محدود به تصمیمات انسان کند.
اگر وجود جهانهای موازی را قطعی بدانیم، آن وقت به یک تئوری بسیار پرطرفدار و البته جالب در رابطه با مکان جهانهای موازی برمیخوریم! این تئوری میگوید تمام جهانهای موازی، دقیقا در یک نقطه قرار گرفتهاند، اما درحال ارتعاش با فرکانسهایی مختلف هستند. به همین دلیل، بینهایت جهان موازی، در آن واحد، در یکجا قرار گرفتهاند.
با فرض اینکه جهانهای موازی واقعا وجود دارند، آنگاه ما قطعا در یک جهان موازی زندگی میکنیم