من سال ۹۳ب اجبار خانواده پنج ماه با ی اقایی عقد بودیم ک نتونستم تحمل کنم ازدواج اجباری بود ازش جداشدم.تو دادگاه بهم ده تا سکه داد همشو مامانم ازم گرفت که نگه داره و دیگه رنگشونم ندیدم..خیلی اذیت شدم سنم کم بود و از ترس مجبورم کردن ازدواج کنم چون تو طایفه دخترارو زود شوهر میدن.گذشت و جداشدم از اون خیلی سختی کشیدم تو خونه بابام مادرم گاهی الکی دو هفته قهر میکرد باهام حرف نمیزد ..طعنه میزد خواهر بزرگترم ب قول گفتنی زیراب میزد و میونه منو مادرم خراب میکرد. اثرات اون اذیت شدنا هنوز باهامه ی ادم عصبی و افسرده شدم😭پارسال دوباره ازدواج کردم شوهرم خیلی ادم خوبیه درکم میکنه کمو بیش در جریان شرایطم بوده از قبل.پارسال وام ازدواج سی تومنی گرفتیم ده تومنشو باز مادرم برداشت و بیست تومن داد بمن گفت برو جهاز بخر😭انقدر پیش شوهرم شرمنده شدم حد نداشت با بیست تومن چی میتونستم بخرم ..ی سری چیزای لازمو با قیمت مناسب گرفتم و اینم بگم شوهرم خیلی ابرو داری کرد جلوی خونوادش مدیونشم😔الانم یکساله سر خونه زندگیمم ک مادرم همش برام منت داره بین پنجتا بچه فقط از من انتظار همه چی داره جواب سلاممو ب زور میده نمیدونم چیکارکنم از طرفی میگم مادرمه ولی سخته خیلی ضربه روحی روانی خوردم ازش...
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
تدریس خصوصی دروس راهنمایی و ابتدایی در شیراز.ساخت انواع پاورپوینت در رشته های مختلف تایپ فرمول،رسم شکل و نمودار با بهترین قیمت.دانشجوی مهندسی دانشگاه دولتی شیراز