خدا بیامرزش عزیزم
عادی نمیشه هیچوقت
هفده ساله برادرم فوت شده هنوز که هنوز ماشین عروس میبینم یا دومادی که کت و شلوار تنشه غم دنیا رو دلم اوار میشه 😢😢😢😢 اخه یه هفته قبل از عقدش فوت شد
من بابامو از دست دادم،آدم بنظرم ب زندگی برنمیگرده هی جای خالیش میخوره تو ذوقم،ولی چاره چیه آدم ناچار و ب زور کنار میاد به مرور زمان ینی چاره ای نداره جز کنار اومدن
یک ماه دیگه میشه دوسال...
عادت نکردم به نبودنش به ندیدینش. به دلتنگ نشدن براش... ولی سرپام
هرشب باهاش حرف میزنم میگم ب خوابم بیاد نمیاد ولی من ب همین ک باهاش حرف میزنم هم قانعم.برای داداشت. خیرات بده زیاد بذار بهش برسه و حالشو خوب کنه گلدون هم آب میدی بگو خیرات برای روح داداشم.... روحش شاد باشه همیشه...
سخت ترین قسمتش جایی هست ک دلتنگ میشی و نمیدونی چیکار کنی
.
من پدرم که مرد بعدش فقط واسش دعا کردم و طلب بخشش از خداوند که جایش اون دنیا خوب باشه.قران می‌خوندم مرتب واسش ونماز قضا .چون این ها بدردش میخوره .و من خودم هم آروم میشدم و فقط با نماز قضا خواندنهاش و صدقه دادن به روحش.الان خیلی آرومم چون مرتب میاد به خوایم.این یعنی خوشحال وبهش رسیده و خدارو شکر چی بهتر از این
خدا بهتون صبر بده
بستگی به خودت داره سعی کنین زندگی کنین اتفاقیه که افتاده
غصه خوردن شما ن کمکی به اون میکنه ن به شما اونا رفتن قطعا ما هم میریم پس بهتره تا اینجا هستیم غصه چیزیو نخوریم
مادرمو ازدست دادم و اندوه عمیق و سنگینی تجربه کردم با وجود اینکه شوهرم زود اومد تو زندگیم و بهش وابسته شدم و حس تنهاییم کم تر شد اما ۴ ماه واقعا عذاب آور بود و خاطرات برام سخت بعد ۴ ماه یواش یواش درجریان زندگی زناشویی قرار گرفتم و حالم بهتر شد
اما اندوه عزیز همیشه هست عزیزم دنبال فراموشی نباش دنبال پذیرش باش تا بپذیری این ضایعه رو درست مثل کسی که باید بپذیره نابیناشده
آیا نابینایی فراموش شدنیه ؟ قطعا خیر پس راهکار این هست که بپذیری
تا آخر عمر دلتنگی ولی خیلی زود عادت میکنی...می تونی بخندی و شاد باشی ولی تو مراسم های جشن یا تفریح ها جای خالیش و داری و گریت میگیره..سعی کن زیاد سرخاک نری..بیشتر عذابت میده..نمی تونی فراموش کنی..براش فاتحه و قرآن بخون..خیلی زود عادت میکنی الان خودتو ببین مثل روز اولی که فوت کرد هستی.؟؟؟ مرور زمان بهت ثابت میکنه
