شوهرم توجمع خیلی صحبت میکنه بعد بقیه خودشونوباکلاس میگیرن وکم حرف میزنن ولی شوهرمن نه فقط چیز خنده دارمیگه ک بقیه بخندن کلاسم براش مهم نیست اعصابم خورد میشه ازکاراش
خو اخلاقش فکر نکنم بتونی تغییر بدی چون بابای منم همینجوره
زندگی دیروزی ها مثل امروزی ها نبود... ادعا نبود چشم و هم چشمی نبود👁️👀من بیشتر و تو کمتر نبود📈📉تولدت مبارک و کیک و شمع نبود🎉🎂کادوی گرون قیمت و سالگرد ازدواج نبود🎁💍حتی "دوستت دارم" هم نبود💘؛ یه شناسنامه بود که ثابت میکرد کی مال کیه📕عالی نبود، قشنگ نبود، حتی بیشترش اندوه بود🖤؛ قدیم تر ها بوداشون کم و نبوداشون زیاد بود🙎🏻♀️اما یه چیزی بود که زندگیشون دوام داشت گذشت بود🤝دادگاهشون خونشون بود🏠قاضیشون دلشون بود❤️و حکمشون صبر🙏... ما چقدر صبوریم؟؟؟ مایی که همه چیز داریم...؟!
ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکشایشالا که مشکل توهم حل بشه😘
به شوهرت تذکر بده اگه گوش نکرد دفه بعد میخواست شوخی کنه یکم ازش فاصله بگیر اصلا هم به حرفاش نخند خیلی کم باهاش حرف بزن رسمی برخورد کن تا به خودش بیاد
کاربری چهارم هفده سال پیش بین خرید گوشی لمسی که تازه مد شده بودو تختخواب من تخت خوابو انتخاب کردم چون دلم زندگی و عشق و دوست داشتن میخواست ،نه کامپیوترو دوست داشتم نه گوشی نه بلوتوث نه کلیپ نه عکس نه فیلم ، من مجازی رو نمیخواستم من واقعیتو با خوبیها دوست داشتم چون احساسی و واابسته بودم اما ده سال بعد بالاخره دوتایی با چه شوقی گوشی خریدیم، با اومدن تلگرام ، واتساپ و اینستاااااا تو باخیانتات ذاته واقعیتو نشون دادی، حس کردم ، باور کردم بعد ازون سرو صدا ها و دعواهایه شدید تحقیر شدم خورد شدم، حس کردم بازی خوردم، بچه رو وسیله زجرکش کردن من کردی به خاطر بچم باید شاد بودم و میخندیدم و زندگی میکردم دو سال طول کشید تا سرپا شدم اما شما رو از توی خونه ی دلم و قلبم انداختم بیرون، گذشت تا امروز من زنی شدم مستقل محکم و قوی ،سخت بود اما تونستم ، همه ی برنامه هایه موبایلو یاد گرفتم اما درست ازش استفاده میکنم به شما بارها گفته ام برو همه ی پولها و اموال را هم بردار فقط برو بزار یه صبح که بلند میشم شمارو نبینم و از ته دل دوباره بخندم مگر چند بار زندگی میکنم اما شما مرا رها نمیکنی باشه این نیز بگذرد، میدانم گوشیم راپنهانی برمیداری حرفایه دلم را میخوانی پس بخون شما جوونیه منو به لجن کشیدین قطعا اگر عمرمن به این دنیا باشد پیری شما را به لجن خواهم کشید ، اما بدون شاید هیچ کس به اندازه ی من از اومدن فضایه مجازی خوش حال نیست زندگی را به کامم زهر مار کردی اما بهتر ازین بود که تو پیری میفهمیدم بهم خیانت کردی و اتش میگرفتم و کاری از دستم بر نمیامد پس خدایا بازم شکرت الان حداقل احساسم بزرگ ترین سرمایه ام را خرجت نمی کنم ارزوی بوسیدن و دوست داشتنت را تا ابد به دلت خواهم گذاشت 💏 💑 خانومی که امضامو میخونی من راز دلمو فقط برا این نوشتم که گذشتم یادم نره و از یه سوراخ ده بار گزیده نشم ،پس ممنون میشم که به خاطر امضام منو لایک نکنین و سوال نپرسین چون دوست ندارم هر روز برام یاداوری بشه🌹