زنه داشت گریه کنون از خیابون رد میشد با بچش.
شوهرشم به دنبالش
میگفت گوشیمو بده😂
زنم سرش داد زد که دختر میبری تو خونه و این حرفا
بعد بلند بلند میگفت دنبالم نیا برو با دختره گوشیتم نمیدم بگو زنگ بزنه
مرده میخاست بزنه تو صورتش که گوشیشو بگیره چند تا جوون جمع شدن که مرده رو بگیرن دعواشون شد
زنه هم با بچش رفت