واسه همه نمیشه یه نسخه پیچیدولی راسته که میگن مردحداقل باید۴سال بزرگترباشه چون مردا نادونن وزن که بزرگترباسه اذیت میشه توی نزدیکانمون داریم زنه انگارداره بچه بزرگ میکنه
گلم چتدسال از پسره بزرگتری؟
من داداشم یکیو میخاس همش چند ماه دختره بزرگتر بود ماهم مشکلی نداشتیم دختره گف دلم نمیخاد شوهرم ازم کوچیکتر باشه یا همسنم باشه خودش قبول نکرد
۶ سال بزرگتر بوده خدا لعنت کنه خاله هامو که این نون تو دامن دادشم گذاشتن من اون موقع بچه بودم از اول مسکل داشتن زنش همش نقش مادرشو بازی می کرد انگار تو جمع ابرشو می بردباهاش دعوا می کرد کم کم انگار باهم کنار اومدن البته به ظاهر زنه بعد بچه اول دوباره بچه می خواست داداشم قبول نمی کرد می گفت من تو سن کم یه بار پدر شدم الان نمی خوام دلم می خواد زندگیمو بسازم زنش می گفت من سنم رفته بالا دیگه بچه دار نمی شم همین شد اختلاف هی به داداشم تهمت می زد اونم مرد بود دیگه ازش خسته می شد شب می رفت سر کارش می خوابید این زنگ می زد خونه ما نرین می کرد فحش می داد تا اینکه باردار شد ومتاسفانه بچه ناقص بود وسقط کردن دیگه همه چیز نابود شد مهرو گذاشت اجرا خونه وماشین گرفت حساب های داداشمو خالی کرد خیالش راحت شد
ببین هر چیزی هم که سر جاش باشه بازم یه مورد دیگه واسه اختلاف نظر وایراد گرفتن پیدا میشه
باید دید خصوصیات اخلاقی مادر اون آقا چیه طرز برخوردش طرز بیانش به نظرم این مسائل هم به همون اندازه مهمه بعدهابا اختلاف سن هم مشکلی نداشته باشید با اخلاق مادرشون دچار مشکل نشید و تفرقه و تنش بینتون بوجود نیاد
پسرداییم،هفت یا هشت سال از خانمش کوچیکتره،خودشون عاشقانه ازدواج کردن،اماخانواده داییم خیلی اذیتش میکردن بنده خدارو،زن خوبیه ماخیلی دوسش داریم ،میدونیم مقصر دختردایی هام هستن
هميشه فكر ميكردم تو قرن ٢١ اين بحثاى سن و سال ديگه حل شده باشه
نمیدونم والا عزیزم اصولا تو اینجور ازدواجا خانوما بیشتر اذیت میشن چون تا پسرا بیان زندگی رو درک کنن و زن و بچه رو درک کنن و حس مسئولیت کنن خیلی طول میکشه زن که بزرگتر و عاقل تر باشه اذیت میشه
من خودم باشم به شخصه با پسر همسن هم ازدواج نمیکنم چه برسه کوچیکتر
الان متوجه شدم پسره بیست سالشه ؟؟؟ اونجوری اصلا فکر نکنم قبول کنم ، پشیمون میشه صد در صد ، سن بالاتر اختلاف سنی کمتر نشون میده ، اما تو این سن ، بعد چندماه احساس میکنه این اختلاف سنی رو .
