هفته گذشته رفتیم شهرمون بعد از ۱ ماه،بعد خونه عمم چن خیابون اونور تر بود عمم هم پیره و مهربون کلی هم بهمون احترام میزاره هرکار کردم شوهرم حتی نیومد در حد ۲ ساعت خونه عمم،اما حالا اخر هفته خانوادش میخان برن گردش در حد نصف روز
شوهرمم داره مهربونی میکنه که باهاش برم،چیکار کنم بنظرتون؟
شوهرم ب زور با فامیلام رفتو امد میکنه،منم خب خیلی دوسشون دارم دوس دارم حداقل چند ماهی یبار یه سر بهشون بزنم
بنظرم برو مادرشوهر با عمهه خیلییییی فرق داره
نه نرو .
من باشم میگم من خیلی دوس دارم رفت و امد کنم با فامیلات ولی چون تو نمیای خونه ی فامیلام منم نمیام
خب اخه خونه مادربزرگمم نمیاد اونم نزدیکه
بهش بگو وقتی خودت دوس داری با خانوادت و اینا جایی برم منم دوس دارم توام اینجوری باشی زندگی مشترک همه چی دوتفرس
تو برو بزار یاد بگیره ازت.الان نری لج و لجبازی میشه.
من بودم میرفتم تا بفهمه
نمی دونم
من آدم کینه ای هستم نمی رم
ولی شاید تو بری یاد بگیره ازت به قول بچه ها
به نظرم برو یاد بگیره یادش بده و باهاش حرف بزن بگو ببین من اومدم چون به تو احترام میذارم و تو واسم مهمی تو هم اگه من مهمم از این به بعد باید بیای اگه به قولش عمل نکرد بعدا دیگه خارش رو بگا و نرو خونه فامیلاش
برو ولی زجرکشش کن و بعد برو یه عالمه منت بذار سرش
لج بازی فقط همه چیز رو خرابتر میکنه
