واقعا منم همین جوری هستم خیلی میترسه چند شب پیش خونه بابام بودیم ماشین داداشم خراب شده بود عصبانی شدم به داداشم فش دادم چون از بابام ۲۰ ملیون گرفته بود برای ماشینش انقدر عصبانی شدم که نگو شوهرم گفت باشه تو ناراحت نباش گفتم تو ساکت باش توحق حرف زدن نداری ساکت شد دیگه حرف نزد خواهرمم بود صبحش خواهرم بهم زنگ زد می خندید گفت شوهرت خیلی ازت میترسه واقعا خوشم اومد اگه کس دیگه ای بود یه چیزی بهت میگفت بابا ومادرمم بودن اونام ساکت شدن گفت واقعا ترسناکی
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
