از خودم از شوهرم از زندگی ام دلم گرفته ولی نمی با هیچ کسم صحبت کنم
دلم گرفته خدایا، تماس می‌گیری؟
سراغی از دلِ این ناشناس می‌گیری؟
دلم گرفته خدایا، مراقبم هستی؟
ز جور و ظلم زمانه تقاص می‌گیری؟
دلم گرفته خدایا، کمی کنارم باش
بغل بگیر و ببوسم، بِسان یک کودک
شبیه بغض شدم، بغض صدهزار غریب
و یا شبیه گلی در حصار یک پیچک
شبیه کودک غمگین و بغض‌آلودم
در انتظار تلنگر برای باریدن
در انتظار نوازش، در انتظار کسی
در انتظار دهانی برای خندیدن...
دلم گرفته خدایا، بیا رفیقم باش
ز هر دری، سخنی، چای با کمی لبخند
تو باش، خوبم و آرام و بی‌خیالِ جهان
تو باش، غصه و غم‌های شهر میمیرند
بیا خونه ما😀
واقعا احتیاج دارم باهاتون صحبت کنم
کاش میشد توشهری زندگی میکنم که از خانواده ام دورم
منم اینجوریم کسی رو ندارم درد و دل کنم باهاش همرو میریزم تو خودم
اینجاهم کسی نیست.
مهسا جون چطور میشه به نظرت ادم تا چقدر ظرفیت داره
از رفتارهار همسرم دل ازردم ولی نمی دونم چه راهی درسته برم
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
