اول من رفتم محل کار اون باهاش صحبت کنم و با چادر هم رفته بودم بعد شمارهام رو هم گرفت تا درمورد مراحل کارم در جریان قرارم بده
بعد یه مدت گفت اوکی شده منم گفتم میام تحویل میگیرم
گفت نهههه من سمت دفترشما کار دارم خودم میام
امد تیپ واقعیم رو دید و شوکه شد منم گفتم تیپ اصلیم همینه اونم گفت خیلی هم خوبه
بعد دوباره زنگ زد گفت طراح نما میخواد این نما هم ۳ بار رفت و تایید نشد چون رومی بود توی همین پرسه و رفت و آمدها باهم صمیمی شدیم
و یه مدت بعد بهم گفت که حسش بهم فرا تر از یه دوسته و.....