پارسال عروسی خواهرم بود جاریم میخواست ازراه دور بیاد بهشون گفتم میخوایید بیایید یا زودتر بیایید یا هفته بعد بیایید عروسیه خواهرمه اینم بگم خودمم مریض بودم حالا جاریم میگه تو به ما بی احترامی کردی مارو جواب کردی هرچی میگم عروسیه دختره نمیتونستیم دعوت کنیم والله اگه هم میومدید تنها میشستید خونه اونوقتم دوباره میگفتید بما بی احترامی کرده خو شرایطم برای اخر هفته جور نبوده
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
اگه شما هر موقع دلتون میخواست میرفتین خونش خوب شاید یکم حق با اونه ناراحت بشه ولی اگر اینجوری نبوده خیلی خیلی بیخود کرده واسه میزبان تعیین میکنه من کی بیام و چی کار کن !! رو نده اصلا خونه خودته دلت خواسته اصلا توضیح نده
یادگرفتم روی پای خودم وایسم چون موقع سختیا دیگه کسی دورم نیست