پرم از یه انرژی و امید ولی هیچکاری نمیکنم هر بار میخوام حرکت کنم اما هنو سر جامم
چقد عجیبی هیچکسی نیست دورم یه حس تنهایی رو مخمه کسی نیس بگه صب بخیر کسی شب بخیر نمیگه منی ک از موزیک نفرت دارم بدون شب بخیر خوابم نمیبرد الان کسی نیس بگه شبت بخیر باید برم اهنگ دانلود کنم گوش بدم 🙃
منی ک دورم شلوغ بود همیشه همه ی دوستام جون میدادن برام نمیرم تل هیچکی نیس خودم باید زنگ بزنم ب بعضیاشون ک زنگ میزنم جوابم نمیدن
🙃نمیگم اونا مقصرن مشکل از خودمه
قبلنا گروه زیاد میرفتم یه حس عجیبی داشت انگار همه به هم امید میدادیم همدیگه رو جذب میکردیم همه مهربون بودن هرکی هر مشکلی داشت همه سعی میکردیم یه کاری بکنیم براش اما الان هرکی شاخ نباشه کصخله شر میگه ولش😕
چقد زود گذشت هم متنفرم از گذشته هم دلم برا خنده های گذشتم تنگ شده حتی برا گریه های شبونم😔