سلام خانما
من با مادر شوهرم یکجا زندگی میکنم طبقه بالاش هستم
دیروز باهم شوخی میکردیم باشوهرم من یه دادبلند زدمو اسمش رو صدا زدم
امروز رفتم پایین دیدم لپا باددددد خودش شروع کرد من همین ی پسرو دارم و توهم تو فقط همینو داری تو دنیا و حرفاشو زد و گفت من از دست شما دوتا از دیشب تاحالا شونه ی چپم درد میکنه فکر کرده ما دعوا میکردیم
بعدشم گفت فلانی خوب کاری کرد عروسش رو نذاشت بیاد پیشش بشینه و منم امسال میرم مستاجری خیلی ناراحت شدم ولی ازش معذرت خواستم ک باعث ناراحتیش شدم
حالا ب شوهرم بگم؟؟؟حرفاشو