قرار بود امروز مواد فلافل رو من درست کنم،بعد ببرم خونه ی اون ها سرخ کنم،چون خونمون کوچیکه و زود همه جا رو بو میگیره و گرم میسه،بعد مادر شوهرمم می دونست، بلند شده رفته داهات،بعد ب خواهر شوهرم گفته هر وقت من رفتم بیاد کمکم،بعد مواد رو درست کردم،اومدم امتحان کنم ببینم چطوره دو تا درست کردم و سرخ کردم،شوهرم از خواب بلند شده،اخمو،میگه چرا اینجا سرخ کردی؟؟؟؟با یک قیافه ی اخمی،منم گفتم ک دارم امتحان میکنم،آقا بدون خداحافظی بلند شده رفته خواهرش رو ببره باغچه ک سبزی بگیرن،خداحافظی هم نکرده،خوب من خونه مادر شوهرم بلد نیستم جای وسایل رو،اصلا چرا باید بدم منت خواهر شوهر رو بکشم،تو خونه خودم سرخ میکنم.....واقعا درک ندارن.😑