چه حسی داشتید؟ و کجا رفتید؟
رستوران
خیلی خوابم میومد 😂 همش می‌گفت چقد چشات خماره
مجردیم😊
رفتیم پارک حرف زدیم..حس خاصی نداشتم...فقط می خواستم بازیش بدم و بگم نه
یادش بخیر 🙂
بیرون قرار گذاشتیم بعدم مامانمینا تدارکات دیده بودن رفتیم خونه
هیچی
نمیدونم چرا خیلی صمیمی بودیم باهمدیگه انگار که یه عمره همو میشناسیم
مجردم هر وقت قسمت شد میام بهت میگم
ما سنتی بودیم اولین بار رفتیم بیرون با مامانم و جاریم ( این جاریم خیلی دوست داره )
شوهرم خیلی خیلی خوشش آمد ازم همانجا گفت نظر من مثبت تو چی منم گفتم باید فکر کنم 😎
بعد رفتیم خوراکی و.. بخریم بهم گفت کل اینجا مال توهه هرچه دوست داری بردار اصلا عاشق این جمله شدم خدایی بله رو گفتم
پارک ایرانیان
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
