خیلی سخته،اوایل خیلی شیرینه ولی به خودت میای میبینی شخصیت های دختر روت تاثیر گذاشتن و از اصلت دورت کردن و توقعت خیلی رفته بالا،با خودت میگی یکی میاد ک چشمای نافذ قهوه ای و قد بلند و پول زیاد داره و همین باعت میشه فانتزیات زیاد شه،ولی بازم برام شیرین ترین کار هاس با اینکه زمانی ک رمان غمگینه من تا چند روز افسردگی میگیرم و زمانی ک شاده به حد مرگ بی دلیل تو زندگیه واقعی خشحالم،اگه شروع نکردین از روی تجربه میگم ک شرو نکنین به خوندن رمان ک اگه خوندین به این داستان های زیبا ک فقط تو ریاها دارینشون وابسته میشین🙂
خخخخ
چن سالته
ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!😥 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 
من معتاد ادبیات جهانم، رمان خوب بخون
منم ده ساله معتادشم انقدر میخونم متاسفانه همشون هم بعد مدتی فراموش میکنم
من رو رفتارم واقعا تاثیر گذاشته،،۴ساله عروسی کردیم مثل دوست دختر پسرایم باهم😂
شما زيادي غرق شدي ديگه. من ١٣،١٤ سالگيم زياد ميخوندم ولي اصلا فانتزياشو تو زندگيم وارد نكردم
من میخونم ولی فوقش نیم ساعت تو حس باشم :/
من ۱۶ ,۱۷ سالم بود میخوندم, اینم که هی دلت میخواد تمومش کنی هم بده ,مثلا من تا ۷ صبح بیدار میموندم فقط تمومش کنم
من معتاد بودم اومدم نی نی سایت ترک کردم اما اینجا بدتره مثل این که تریاک بکشی بعد بشه هروئین😅
قبل ازدواج خیلی رمان میخوندم
خیلی ادم رو تو رویا و فکر و خیال میبره
الان به نظرم خیلی چرت میاد
تو این همه کتاب که خوندم فقط چند تاشون تو ذهنم مونده و به نطرم قشنگ بود
بقیش فقط وقتم حروم شد
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
