از اول بارداری دلم میخواست ک زایمان طبیعی داشته باشم
از ماه ۸ پیاده روی های روزانه ام رو شروع کردم و کمترین میزان راه رفتنم ۱ ساعت بود فقط بخاطر کرونا ورزش های بارداری رو کم انجام نیدادم یعنی کلاس ها کنسل شد و من فقط با سی دی ورزش میکردم
تا هفته ۳۹ و صبر کردم اما هیچ دردی و علامتی نداشتم فقط داخل مثانه ام احساس درد داشتم همین...
هفته ۳۹ برای کنترل رفتم بیمارستان و ضربان قلب بچه رو گرفتن و گفتم بهتر ک بستری بشی
ساعت ۲ رفتم برای بستری و از ساعت ۴ شروع کردن ب زدن امپول فشار
دردام شروع شد و هی میگرفت و ول میکرد و درد اذیت کننده ای بود
سرم رو قطع کردن و بدنم خود ب خود شروع کرد ب درد گرفتن و دردای طبیعی خودم شروع شد و کاملا منظم بود
دکترا گفتن ک دردای خیلی خوبی داری و اگه اینجوری پیش بره ۵ ساعت دیگه بچه بدنیا میاد
دردام خیلی زیاد شد و کاملا طاقت فرسا جوری ک تحمل کردنش برام عذاب بود و از طرفی انقدر معاینه شدم ک دیگه جون نداشتم از صبح هم هیچی نخورده بودم حتی ی لیوان اب
ساعت ۱۲ شد و من حدود ۸ ساعت درد رو تحمل کرده بودم دکتر اومد و دهانه رحمم کلا ۲ سانت باز شده بود دکتر گفت ک برم برای سزارین و دستیاراش گیر داده بودن ک من ۱۲ ساعت درد رو بکشم ولی چون بچه در خطر بود دکتر فرستاد منو برا سزارین و من سزارین شدم
خیلی سختی کشیدم ولی خب مهم اخرش بود ک خدا فندق کوچولوم رو سالم گذاشت بغلم👶🏻
ببخشید ک طولانی شد🙂🙃