دو روزه با شوهرم بحثم شده.ظرفم نشستم دو روزه

عزیزم به خاطر بچت هم که شده باید به خونه برسی و ناهار درست کنی.گناه داره بچت

خب اوایل همین مدلی بود که میگی 

یواش یواش با هم هماهنگ شدیم نگران نباش،یه دکتر هم برید

هیچی چاره ای نیست باید بیشتر مستقل شی تا کاراش اینطور بهمت نریزه

عموم و زن عموم بعد 18 سال یه نی نی پارسال اوردن😍 . خدا نصیبت کنه از این زود تر . اما اون یکی زن عموم و عموم هم 20 ساله منتظرن😞. مشکل از خانوماشونه

وای من تحمل ندارم این همه سال ..من تو سه سال زندگیم باختم دیگه جون ندارم

عزیزم طبیعت زنا همینجوری

شکنندن

ولی خودت خودتو بساز

میخوای فیلم معرفی کنم ببینی؟ یکم بخندی؟

به زندگیت رنگ شادی بده  تو گریه میکنی وقهر و لجبازی ولی نمیدونی اون بنده خدا خودشم عذاب میکشه شاید  به زندگیت برس رنگ خونه عوض کن  شادباش  غذاهای گرم بده به شوهرت بخوره چایی زعفرون شیرموز  ارده و شیره  تخم مرغمحلی با پیاز فراوون  اون باهات شوخی نمیکنه تو شوخی کن باهاش تو پیش قدم شو نه اینکه سرکوفتش بزنی غرورش له کنی باهاش حرفای خوب بزن تلاش کن بجای قهر  الانم ظرفاتو بشور خونتو مرتب کن دوش بگیر آرایش کن یه لباس خوشکل بپوش مثلا تاپ شلوارکی تاپ ودامن کوتا یا .....وقتی شوهرت اومد اصلا رابطه برات مهم نباشه  جوری وانمود کن که برات مهم نیس اونوقت بعد از چند روز اثرش رو میبینی خودت رو دوست داشته باش بخاطر خودت اینکاررو انجام بده  اونوقت شوهرتم بیشتر دوست میداره و بهت پیشنهاد میده وقتی پیشنهاد داد ازش عیب جویی نکن تو رابطه فقط تعریف و تمجید 

زن عموم امیدشو از دس داده 😞. حتی میگ دیگ برام مهم نیس. دلم میسوزه😞

عزیز من راهنمایی میکنم

من یه برادر شوهر دارم کاملا مشخصه که خیلی سرده باور کن جاریم حرف میزنه ،شوهرش جوابش نمیده فقط با سر آری و نه میکنه ،اصلا حرف نمی زنه،همیشه هم خسته است ، اعصاب من داغون میشه با خودم میگم زنش چه جوری تحمل میکنه و قر نمی زنه

جاری من به این نتیجه رسیده که شوهرش رو نمی تونه عوض کنه و بحث و دعوا بی فایده است میگه دیگه تصمیم گرفتم برای خودم زندگی کنم با بچه ها میرم بیرون و تفریح میکنم شوهرم نیاد ،من با او کاری ندارم،شما هم سعی کن برای خودت زندگی کنی خیلی بهش فکر نکن

برای حاملگی کیت تخمک گذاری بگیر نزدیک  یا روز تخمک گذاری رابطه داشته باشی ایشاالله باردار میشی

سخته واقعا سخت

شوهرت دقيقا عين شوهر منه

هيچ هيجاني تو زندگيم ندارم

شوهرم اهل رابطه نيس

الان از اخرين رابطه يك ماه ميگذره

تقريبا ٣ هفته س قهريم

٥ ساله ازدواج كردم فكر نكنم درست شه

ولي خب من كاراي خونمو ميكنم حداقل هفته اي يه كيك ميپزم

من حتي يه مدت ب سرم زد خيانت كنم

خيلي كمبود عاطفه دارم